responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 535

(كسب) معناى جمع كردن خوابيده، و بسيار مى‌شود كه كلمه (اكتساب) در امور غير اختيارى استعمال مى‌شود، مثلا مى‌گويند (فلانى با خوشگلى خود شهرت اكتساب مى‌كند، و از اين قبيل تعبيرات)، و در آيه مورد بحث بعضى از مفسرين اكتساب را به همين معنا تفسير كرده‌اند ولى به نظر ما اگر در آيه اين معنا را مى‌دهد، از باب استعمال حقيقى نيست، بلكه مجازى و از باب تشبيه و استعاره است.

و اما اين كه مراد از اكتساب در آيه شريفه آن چيزى باشد كه آدمى با عمل خود به دست آورد، و در نتيجه معناى آيه چنين شود، آرزو مكنيد آنچه را كه مردم با صنعت و يا حرفه‌اى كه دارند به دست آورده‌اند، چون مردان از آنچه با عمل خود به دست مى‌آورند نصيب دارند، و زنان نيز از آنچه با كار خود به دست مى‌آورند بهرمند هستند.

اين معنا هر چند كه فى نفسه معنايى درست است، ليكن باعث مى‌شود كه دايره معناى آيه تنگ شود، و از اين گذشته رابطه‌اش با آيات ارث و نكاح قطع گردد.

و به هر حال پس معناى آيه بنا بر بيانى كه كرديم اين مى‌شود: (آرزو مكنيد كه شما نيز آن برتريها و مزاياى مالى و غير مالى كه ديگران دارند و خداى تعالى يكى از دو طايفه شما مردان و زنان را به آن اختصاص داده به شما نيز بدهد، و خلاصه مردان آرزو نكنند اى كاش مزاياى زنان را مى‌داشتند، و زنان نيز آرزو نكنند اى كاش مزاياى مردان را مى‌داشتند) براى اين كه اين فضيلت بدون جهت به صاحبان آن داده نشده، يا صاحب فضيلت آن را با نفسيت اجتماعى خود به دست آورده، و يا با عمل اختياريش يعنى تجارت و امثال آن، و معلوم است كه هر كس هر چيز را كسب كند از آن بهره‌اى خواهد داشت، و هر كس هر بهره‌اى دارد به خاطر اكتسابى است كه كرده.(وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ...) غالبا انعام و احسانى كه شخص منعم به ديگرى مى‌كند از چيزهايى است كه در زندگى او زيادى است و به همين جهت از انعام تعبير مى‌شود به (فضل- زيادى)، و از آنجايى كه در جملات قبل خداى تعالى مردم را از اين كه چشم به فضل و زيادى‌هايى كه ديگران دارند بدوزند نهى فرمود، و از سوى ديگر از آنجايى كه زياده طلبى و داشتن مزاياى زندگى، و بلكه يگانه بودن در داشتن آن، و يا بگو از همه بيشتر داشتن و تقدم بر سايرين يكى از فطريات بشر است، و هيچ لحظه‌اى از آن منصرف نيست، بدين جهت در جمله مورد بحث مردم را متوجه فضل خود كرد، و دستور داد روى از آنچه در دست مردم است بدانچه در درگاه او است بگردانند، و از فضل او درخواست كنند، چون همه فضل‌ها به دست او است آن افرادى هم كه‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 535
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست