نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 512
اين بود گفتار راغب، و رساتر بودنش جز بدين جهت
نيست، كه بناى كلمه اجتناب بر استعاره است، و از همين باب است كلمات 1- جانب
(پهلو) 2- جنيبه (اسب و شتر و گاوى كه پهلو به پهلوى صاحبش راه مىرود) 3- اجنبى
(بيگانه).
كلمه
نكفر صيغه متكلم مع الغير مضارع از باب تفعيل است، كه از (ك- ف- ر) گرفته
شده، و كلمه (كفر) در لغت عرب به معناى پوشاندن است، ولى در قرآن كريم استعمالش در
عفو از گناهان شايع شده و كلمه كباير جمع كبيره است، و در آيه مورد
بحث وصفى است كه در جاى موصوف به كار رفته و تقدير كلام: ان تجتنبوا معاصي
كبيره ، و يا چيزى نظير آن است، و مساله بزرگى گناه امرى است اضافى و معنايى
است كه جز با مقايسه با كوچكتر از خودش تحقق نمىيابد، و از همين كلمه است كه
استفاده مىشود در شرع گناهانى ديگر هست كه از آن نهى نيز شده، ولى صغيرهاند. بنا
بر اين از آيه شريفه دو چيز استفاده مىشود: اول اينكه گناهان دو نوعند: صغيره و
كبيره، دوم اينكه گناهانى كه طبق آيه شريفه خدا از آن مىگذرد به دليل مقابله،
گناهان صغيره است.
[گناهان در
برابر خداى عظيم كبيرهاند و نسبت به يكديگر بعضى صغيره و برخى كبيره مىباشند]
بلى عصيان و
تمرد هر چه باشد از انسان كه مخلوقى ضعيف است، و مربوب خداى تعالى است نسبت به
خدايى كه سلطانش عظيم است، كبيره و بزرگ است، ولى اين مقايسه بين انسان و پروردگار
او است، نه بين يك معصيت با معصيت ديگر، پس منافات ندارد كه تمامى گناهان به
اعتبار اول كبيره باشند، و به اعتبار دوم بعضى كبيره و بعضى صغيره باشند.
و بزرگى
معصيت وقتى تحقق مىيابد كه نهى از آن نسبت به همين كه از معصيت ديگر شده مهمتر
باشد، و جمله: ما تنهون عنه ... ، خالى از اين اشاره و يا دلالت بر اين
معنا نيست، و دليل بر اهميت نهى تشديد خطاب است، يا به اينكه در خطاب اصرار شده
باشد، و يا به اينكه مرتكبش به عذاب آتش تهديد گشته باشد، و يا به نحوى ديگر از آن
اهميت گناه استفاده شود.
(وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً) كلمه مدخل به ضمه ميم و
فتحه خا اسم مكان از ماده دخول است، و منظور از اين مكان بهشت و يا مقام قرب الهى
است، هر چند كه برگشت هر دو به يك معنا است.
گفتار در
گناهان كبيره و صغيره و معناى تكفير سيئات
در اين كه
آيه شريفه:(إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ
نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ ...) دلالت
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 512