responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 420

خواهر من نمى‌شود، و همچنين ساير افرادى كه به وسيله شير محرم مى‌شوند در وقتى است كه شير متعلق به پدر طفل باشد.

(وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ) (مادر زنان شما) چه اينكه با دختر او يعنى همسرت همخوابگى كرده باشى، و چه نكرده باشى، در هر دو صورت نمى‌توانى مادر زن خود را براى خود عقد كنى، و علت اين بى تفاوتى اين است كه كلمه (نساء) وقتى اضافه شود و نسبت داده شود به رجال، دلالت بر همه همسران مى‌كند، به دليل اينكه چنين تعبيرى تقييدپذير است، و مى‌بينيم در جمله بعدى كه در مورد دختر زنان است مى‌فرمايد:(مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ ...) (ربيبه‌هايى كه از زنان هم خوابى شده شما هستند بر شما حرامند، و اما اگر با مادرشان هم خوابى نكرده‌ايد، مى‌توانيد با آنان ازدواج كنيد).

( وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ‌) ...(فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ ) كلمه (ربائب) جمع ربيبه است، كه به معناى دختر زن آدمى است، دخترى كه از شوهرى ديگر آورده و به اين مناسبت او را ربوبه ناميده‌اند كه تدبير مادر او- كه همسر آدمى است- و هر كسى كه با آن مادر به خانه ما آمده به دست ما است، و اين ما هستيم كه غالبا تربيت دختران همسرمان را به عهده مى‌گيريم، هر چند كه اين معنا دائمى نباشد.

قيد فى حجوركم نيز قيدى است غالبى، نه دائمى، غالبا چنين است كه بچه‌هاى همسر ما، در دامن ما رشد كنند، نه دائما (چه ممكن است همسر ما دختر جدا زاى خود را به كسان خود و يا كسان فرزندش سپرده باشد پس آيه شريفه نمى‌خواهد بفرمايد تنها آن ربيبه‌اى بر شما حرام است كه در دامان شما پرورش يافته باشد) و به همين جهت گفته‌اند: ازدواج انسان با ربيبه‌اش حرام است، چه در دامان آدمى پرورش يافته باشد و چه در دامان ديگرى، بنا بر اين قيد فى حجوركم قيد توضيحى است، نه به اصطلاح قيد احترازى، (تا از آن برآيد كه ازدواج با ربيبه‌اى كه در دامان ناپدرى پرورش نيافته با آن ناپدرى حلال است).

البته اين احتمال هم هست كه جمله:(اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ ...)، اشاره باشد به حكمتى كه در تشريع احكام مورد بحث وجود دارد، يعنى بفهماند چرا ازدواج با افرادى از زنان به خاطر نسب و افرادى به خاطر سبب حرام شده است، كه توضيح بحثش ان شاء اللَّه مى‌آيد، و آن حكمت عبارت است از آميزشى كه بين مرد و بين اين اصناف از زنان واقع مى‌شود، و مصاحبتى كه به طور غالب با اين اصناف در خانه‌ها و در زير يك سقف وجود دارد، و اگر حكم حرمت ابدى نبود ممكن نبود مردان با اصناف نامبرده از زنان به فحشا نيفتند، و صرف اينكه در آياتى ديگر زنا تحريم شده، براى اجتناب از اين فحشا كافى نبود (كه انشاء اللَّه بيانش مى‌آيد).

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست