نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 400
گناه مكرر شود چطور؟ فرمود هر زمانى كه بنده
مؤمن- البته قيد مؤمن را نبايد فراموش كرد چون گاه مىشود گناه بسيار، ايمان را از
بين مىبرد- از خدا طلب مغفرت نموده توبه كند خدا هم دو باره به آمرزش خود بر مىگردد،
و خداى تعالى آمرزگار مهربانست، و توبه را مىپذيرد، و از بديها صرفنظر مىكند، پس
زنهار كه مبادا از رحمت خدا نوميد گردى[1].
و در تفسير
عياشى از ابى عمرو زبيرى از امام صادق (ع) روايت آورده كه در تفسير آيه:(وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ
اهْتَدى)[2] فرمود، اين
آيه تفسيرى دارد، كه دليلش اين است كه خداى تعالى هيچ عملى را از هيچ بندهاى
نمىپذيرد، مگر آنكه در روز لقا او را بندهاى با وفا نسبت به خود ديدار كند، با
اين بيان آيه تفسير مىشود، و معناى اينكه در آيه جهالت را شرط كرد و فرمود:(إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ
بِجَهالَةٍ) اين است كه هر گناهى كه بنده خدا مىكند هر چند كه بداند گناه است
باز جاهل است، چون كورانى كه در دلش بر خاسته نمىگذارد بفهمد اينكارى كه مىكند
معصيت پروردگارش است، هم چنان كه مىبينيم خداى تعالى در حكايت كلام يوسف خطاب به
برادرانش، آنان را جاهل خوانده و فرموده:(قالَ هَلْ عَلِمْتُمْ ما
فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ وَ أَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ)[3] (هيچ مىدانيد كه با
يوسف و برادرش در آن زمان كه جاهل بوديد چه كرديد) و جاهل خواندن برادران با اين
كه مىدانستند آزردن برادر گناه است، به خاطر همان جهلى بود كه نسبت به زشت بودن
نافرمانى خدا داشتند[4].
مؤلف قدس
سره: اين روايت اضطرابى در متن دارد، و ظاهرا مراد از جمله اول آن كه مىفرمايد
(مگر آنكه در روز لقاء او بندهاى با وفا نسبت به خود ديدار كند)، اين باشد كه
توبه خود را شكسته باشد، پس توبه تنها وقتى پذيرفته است كه باز دارنده از گناه
باشد، هر چند براى زمانى كوتاه، و اينكه فرمود:(إِنَّمَا
التَّوْبَةُ ...) ظاهرا كلامى از نو بوده، و خواسته باشد بفرمايد
كلمه بجهالة در آيه شريفه قيدى است توضيحى، و اينكه جهالت در همه
گناهان وجود دارد، در نتيجه اين روايت مؤيد يكى از آن دو احتمالى است كه ما در ذيل
اين آيه داديم، و غير اين روايت رواياتى ديگر در مجمع البيان آمده كه اين ذيل
روايت در آنها نيز آمده است.