نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 36
استغفار را مشروط به توبه و دل كندن از گناه
كرده، از آيه زير هم مىتوان شرطى ديگر را استفاده كرد، و آن عمل صالح است چون
مىفرمايد:(إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ
الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ)[1].
پس معلوم
مىشود بدون توبه و عمل صالح استغفار به سوى خدا بالا نمىرود[2].
مؤلف قدس
سره: امام ع مساله دل كندن را از اين جمله استفاده كرده، كه مىفرمايد:(وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا)، و همچنين احتياج توبه و استغفار به
عمل صالح را از همان آيهاى كه نقل كرديم استفاده فرموده، چون جمله كلمههاى
طيب عموميت دارد هم شامل عقائد مىشود و هم استغفار.
و در كتاب
مجالس[3] از امام
صادق ع روايت شده كه فرموده: وقتى آيه:
(وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ...) نازل شد، ابليس بر
بالاى يكى از كوههاى مكه رفت، كه نامش را ثور مىگويند، و با
بلندترين فرياد عفريتهاى (شاگردان) خود را صدا كرد، كه همه دورش جمع شدند و
گفتند: براى چه ما را خواندهاى اى بزرگ ما؟ گفت: اين آيه نازل شده:
خواستم ببينم
كدام يك از شما حريف خنثى كردن آن هستيد عفريتى از شيطانها برخاست و به ابليس گفت:
من حريف آن
هستم و ... آن را خنثى مىكنم، ابليس گفت: نه تو حريف نيستى، ديگرى برخاست و سخنى
نظير او گفت، ابليس به او نيز گفت كه: تو هم حريف آن نيستى، تا آنكه (شخصى به نام)
وسواس خناس برخاست و گفت: من حريف آنم، پرسيد از چه راه؟
گفت: من به
فرزندان آدم وعده مىدهم، و تشنه گناهان مىكنم تا مرتكب شوند، و بعد از ارتكاب
توبه و استغفار را از يادشان مىبرم، ابليس گفت: حقا كه تو حريفى و او را مامور به
خنثى كردن اثر اين آيه كرد، كه تا روز قيامت به اين كار بپردازد.
مؤلف قدس
سره: اين روايت از طرق اهل سنت هم نقل شده است.
[1] اعتقاد صحيح به سوى خدا بالا مىرود، و عمل شايسته آن را در
بالا رفتن كمك مىكند سوره فاطر آيه 10 .