responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 334

آيه:(لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ)، كه اگر ضميمه شود به جمله:(وَ إِنْ كانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ) اين حكم استفاده مى‌شود، چون در جمله دوم سهم يك دختر را در صورتى كه وارث ديگرى نباشد نصف مال ميت قرار داده و در جمله اولى سهم پسر را دو برابر سهم دختر قرار داده.

از اين دو جمله مى‌فهميم كه اگر وارث ميت تنها يك پسر باشد، همه مال را مى‌برد كه دو برابر سهم يك دختر است.

2- چند پسر در صورتى كه ميت دختر و پدر و مادر نداشته باشد كه حكم ارث آنها صريحا در قرآن نيامده بلكه بطور اشاره آمده است، چون از جمله:(لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ) مى‌فهميم كه چند پسر همه با هم برابرند و تفاوت تنها ميان دختر و پسر است. و به راستى امر اين آيه شريفه در اختصار گويى و پر معنايى عجيب و معجزه‌آسا است.

[در مساله ارث بين رسول خدا 6 و سايرين فرقى نيست‌]

اين را هم بايد دانست كه مقتضاى اطلاق آيه اين است كه در ارث دادن مال و بهره‌ور ساختن ورثه بين رسول خدا 6 و ساير مردم فرقى نيست، نظير اين اطلاق و يا به عبارت ديگر عموميت حكم در آيه:(لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ ...) گذشت و اينكه بعضى‌ها جسته گريخته گفته‌اند كه: خطابهاى عمومى قرآن شامل رسول خدا 6 نمى‌شود، چون به زبان خود آن جناب جارى شده، سخنى است كه نبايد بدان اعتنا كرد.

بله در اين مساله، نزاعى بين شيعه و سنى هست كه آيا رسول خدا 6 ارث مى‌دهد؟ و يا هر چه از مال دنيا از آن جناب باقى ماند، صدقه است؟ و منشا اين نزاع اختلاف در فهم مطلب از قرآن نيست بلكه روايتى است كه ابو بكر آن را در داستان فدك نقل كرد و بحث در باره آن روايت از موقعيت اين كتاب خارج است و بدين جهت تعرض آن را بى مورد تشخيص داده و خواننده را دعوت مى‌كنيم كه به محل مناسب آن مراجعه نمايد.

( وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ‌) ...(تُوصُونَ بِها أَوْ دَيْنٍ ) معناى آيه روشن است، تنها نكته‌اى كه لازم است تذكر داده شود و در حقيقت پاسخى كه سؤال آن ممكن است به ذهن برسد اين است كه: در اين آيات در بيان سهام دو جور تعبير آمده، در بعضى از سهام مثل نصف (يك دوم) و دو ثلث (دو سوم) عدد را به كل مال و به عبارت ديگر به ما ترك ، اضافه كرده، ولى در سهام كمتر از نصف (يك دوم) و دو ثلث (دو سوم) نظير ثلث (يك سوم) و سدس (يك ششم) و ربع (يك چهارم) را اضافه نكرد و نفرموده ربع از آنچه باقى گذاشته‌ايد؟ پس در اين مورد جاى سؤال هست كه اين تفاوت در تعبير براى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 334
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست