نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 265
خواننده محترم اگر در اين معنا دقت كند و آن گاه
مجددا به مطالعه آيه زير بر گردد كه مىفرمايد:
(وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا)، آن وقت
ارتباط آن را با آيه قبلش(وَ آتُوا الْيَتامى
أَمْوالَهُمْ) خوب مىفهمد و برايش روشن مىشود كه آن آيه در بين كلام
جنبه ترقى را دارد و نهى در آيه قبلى را ترقى مىدهد و معناى مجموع دو آيه چنين
مىشود: در باره ايتام تقوا پيشه كنيد، و خبيث را با طيب عوض ننمائيد و
اموال آنان را مخلوط با اموال خود مخوريد، حتى اگر ترسيديد كه در مورد دختران يتيم
نتوانيد رعايت عدالت بكنيد و ترسيديد كه به اموالشان تجاوز كنيد و از ازدواج با
آنها به همين جهت دل چركين بوديد، مىتوانيد آنان را به حال خود واگذار نموده و با
زنانى ديگر ازدواج كنيد با يك نفر، دو نفر، سه نفر و چهار نفر.
بنا بر اين
جمله شرطيه كه: اگر ترسيديد كه در مورد يتيمان عدالت را رعايت نكنيد پس زنان
ديگرى را به ازدواج خود در آوريد ... به منزله اين است كه فرموده
باشد: اگر از ازدواج با دختران بى پدر كراهت داريد، چون مىترسيد در باره آنان
نتوانيد عدالت را رعايت كنيد، با آنها ازدواج نكنيد و زنانى و دختران ديگرى را به
عقد خود در آوريد .
پس
جمله فانكحوا در حقيقت در جاى جزاى حقيقى قرار گرفته، در جاى
فلا تنكحوهن- پس با دختران بى پدر ازدواج مكنيد واقع شده و جمله(ما طابَ لَكُمْ ...) جملهاى است كه با بودن آن، ديگر احتياجى
باقى نمىماند كه بفرمايد: پس با چگونه زنانى ازدواج كنيد (چون معلوم
است وقتى از ازدواج با دختران يتيم كراهت دارند و به ايشان بفرمايد پس با هر كس كه
دلتان مىخواهد ازدواج كنيد، ديگر احتياجى باقى نمىماند به اين كه آن زنان را
توصيف كند كه چگونه زنانى باشند مترجم ).
نكتهاى كه
در اين تعبير هست به اين كه: به جاى اين كه بفرمايد: فانكحوا من طاب لكم
... ، فرمود:(ما طابَ لَكُمْ) و اين بدين خاطر بود
كه زمينه را براى بيان تعداد همسران فراهم كند. توضيح اينكه اگر فرموده بود:
پس با هر كس دلتان مىخواهد ازدواج كنيد ، ديگر جا براى گفتن: يكى، دو
تا، سه تا، چهار تا باقى نمىماند، لذا فرمود: هر چه دلتان مىخواهد
ازدواج كنيد، يكى، دو تا، سه تا، چهار تا .
نكته ديگر
اينكه به جاى اينكه بفرمايد: ان لم تطب لكم الازدواج باليتامى ، فرمود:
(إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى) و اين، از باب به
كار بردن سبب در جاى مسبب است و با يك تير دو هدف زدن
خواست بفهماند كه علت بى رغبت بودن شما به ازدواج با دختران يتيم چيست، و نيز
خواست كه علت جزا را هم بيان كرده باشد و بفهماند اينكه در جمله
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 265