نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 224
دنبالش اختلاف رنگها مستند به تطور در اين نوع
نباشد؟ با اينكه اين دانشمندان جزم و قطع دارند بر اينكه تطور و تحول در بسيارى از
انواع جانداران از قبيل اسب و گوسفند و فيل و غير آن واقع شده و اين بحث و فحص
سرانجام به آثارى باستانى و تحت الارض بسيارى برخورده كه كشف مىكند چنين تطورى
واقع شده علاوه بر اينكه علماى امروز هيچ اعتنايى به اختلاف رنگها نداشته، در
جرائد مىخوانيم كه در اين ايام در انگلستان جمعى از دكترهايى كه خود را طبيب
مىدانند در اين صدد بر آمدهاند كه فرمولى تهيه كنند كه رنگ پوست بدن انسان را
تغيير دهند، مثلا سياه آن را به سفيد مبدل سازند. و اما مساله وجود انسانهاى
سرخپوست در ما وراى بحار با اينكه همين طبيعى دانان مىگويند كه تاريخ بشريت از
ميليونها سال تجاوز مىكند هيچ چيزى را اثبات نمىكند، اين تاريخ نقلى است كه عمر
بشر را، شش هزار سال و اندى مىداند، و وقتى مطلب از اين قرار باشد چه مانعى دارد
كه در قرون قبل از تاريخ حوادثى رخ داده باشد و قاره آمريكا را از ساير قارهها
جدا كرده باشد، هم چنان كه آثار باستانى ارضى بسيارى دلالت دارد بر اينكه
دگرگونگيهاى بسيارى در اثر مرور زمان در سطح كره زمين رخ داده، درياها خشكى و
خشكىها دريا شده، و بيابانها كوه و كوهها مسطح و از همه اينها مهمتر اينكه دو
قطب شمال و جنوب و منطقههاى زمين دگرگون گشته، دگرگونىهايى كه علوم طبقات الارض
و هيات و جغرافيا آن را شرح داده است، و با اين حرفها و نظريهها ديگر دليلى براى
آقايان باقى نمىماند مگر صرف استبعاد اينكه آمريكايى سرخ پوست، با چينى زردپوست
در يك پدر و يك مادر مشترك باشند.
و اما قرآن
كريم ظاهر قريب به صريحش اين است كه نسل حاضر از انسان از طرف پدر و مادر منتهى
مىشود به يك پدر (بنام آدم) و يك مادر (كه در روايات و در تورات به نام حوا آمده)
و اين دو تن، پدر و مادر تمامى افراد انسان است، هم چنان كه آيات زير بر اين معنا
دلالت مىكند:(وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ
نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ)[1].