نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 200
و در جهت دوم: يعنى اختلاف در دستور
دليلش اين است كه مىبينيم وصف اجتماعيت را در بعضى از موارد بطور وجوب تشريع كرده
كه مثالش در جهت اول گذشت، و بعضى را بطور استحباب چون گفتيم بطور وجوب ممكن نبوده
(و اى بسا واجب كردنش باعث عسر و حرج مىشده و اسلام آمده تا حرج و عسر را از هر
جهت برطرف سازد)، مثال آن باز همان استحباب به جماعت خواندن نمازهاى يوميه است كه
مستقيما واجبش نكرده و ليكن آن قدر سفارش بدان نموده و از ترك آن مذمت كرده كه
بجاى آوردنش سنت شده، و بر مردم لازم كرده كه بطور كلى سنت را اقامه كنند، مرحوم
شيخ حر عاملى در وسائل كتاب الصلاة بابى دارد به عنوان باب كراهت ترك حضور جماعت.
رسول خدا 6
هم خودش در باره عدهاى كه حضور در جماعت را ترك كرده بودند فرمود: چيزى نمانده كه
در باره آن عده كه نماز در مسجد را رها كردهاند، دستور دهم هيزم به در
خانههايشان بريزند، و آتش بزنند تا خانههايشان بسوزد و اين رويه كه در باره نماز
در مسجد از رسول خدا 6 مىبينيم رويهاى است كه در تمامى سنتهاى خود معمول
داشته، پس حفظ سنت آن جناب به هر وسيلهاى كه ممكن باشد و به هر قيمتى كه تمام
شود، بر مسلمين واجب شده است. اينها امورى است كه راه بحث در آنها راه استنباط
فقهى است، نه راه تفسير، بر فقيه است كه با استفاده از كتاب و سنت پيرامون آن بحث
كند، آنچه از هر چيز در اينجا مهمتر است اين است كه رشته بحث را به سوى ديگرى
بكشيم، يعنى به سوى اجتماعى بودن اسلام در معارف اساسيش .
و اما
اجتماعى بودنش در تمامى قوانين عملى، يعنى دستورات عبادى و معاملى و سياسى و
اخلاقى و معارف اصولى كم و بيش براى خواننده روشن است.
و در معارف
اساسى اسلام مىبينيم كه مردم را به سوى دين فطرت دعوت مىكند، و ادعا مىكند كه
اين دعوت حق صريح و روشن است، و هيچ ترديدى در آن نيست، و آيات قرآنى كه بيانگر
اين معنا است آن قدر زياد است كه حاجتى به ايراد آنها نيست، و همين اولين قدم است
به سوى ايجاد الفت و انس در بين مردم، مردمى كه درجات فهمشان مختلف است، چون همه
آنها را به چيزى دعوت نموده كه اختلاف فهمها و تقيدش به قيود اخلاق و غرائز در آن
اثر ندارد، بلكه همه بر درستى آن اتفاق دارند، و آن اين است كه حق بايد
پيروى شود .
و از سوى
ديگر مىبينيم كسانى را كه جاهل قاصر هستند، يعنى حق برايشان روشن نشده و راه حق
برايشان مشخص نگشته، معذور دانسته، هر چند كه حجت بگوششان خورده
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 200