responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 569

[ حق التقوى غرض و مقصد نهايى است و دستور (فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ‌) راه رسيدن به آن هدف را نشان مى‌دهد]

(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ) در بيانات سابق اين معنا گذشت كه تقوا- كه خود نوعى احتراز است- وقتى تقواى از خداى سبحان مى‌شود كه احتراز و اجتناب از عذاب او باشد، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:

(فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ)[1].

و چنين تقوايى وقتى محقق مى‌شود كه بر طبق خواسته و رضاى او رفتار شود.

پس تقوا عبارت شد از امتثال اوامر خداى تعالى، و اجتناب از آنچه كه از ارتكاب آن نهى فرموده، و شكر در برابر نعمتهايش و صبر در هنگام ابتلاء به بلايش كه برگشت اين دو تاى اخير به يكى است، و آن همان شكرگزارى است. چون شكر عبارت است از اينكه انسان هر چيزى را در جاى خود قرار دهد، و صبر در هنگام برخورد با بلاى خدايى يكى از مصاديق اين معنا است. پس صبر هم شكر است.

و سخن كوتاه اينكه، تقواى خداى سبحان عبارت شد از اينكه، خداى تعالى اطاعت بشود و معصيت نشود. و بنده او در همه احوال براى او خاضع گردد. چه اينكه او نعمتش بدهد و چه اينكه ندهد (و يا از دستش بگيرد.) اين معناى كلمه تقوا بود. ولى اگر اين كلمه با قيد حق تقوا اعتبار شود با در نظر گرفتن اينكه حق التقوى، آن تقوايى است كه مشوب با باطل و فاسدى از سنخ خودش نباشد.

قهرا حق التقوى عبارت خواهد شد از عبوديت خالص، عبوديتى كه مخلوط با انانيت و غفلت نباشد. ساده‌تر بگويم: عبارت خواهد شد از پرستش خداى تعالى فقط بدون اينكه مخلوط باشد با پرستش هواى خويش، و يا غفلت از مقام ربوبى. و چنين پرستشى عبارت است از اطاعت بدون معصيت و شكر بدون كفران، و يا دائمى بدون فراموشى، و اين حالت، همان اسلام حقيقى است البته درجه عالى از اسلام. و بنا بر اين، برگشت معناى جمله:(وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ) همانند اين است كه فرموده باشد: اين حالت را يعنى حق التقوى را هم چنان حفظ كنيد تا مرگتان فرا رسد.

و اين معنا غير از آن معنايى است كه از آيه:(فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ)[2] استفاده مى‌شود. براى اينكه اين آيه به اين معنا است كه فرموده باشد: تقوا را در هيچيك از مقدرات خود رها نكنيد. چيزى كه هست اين استطاعت و قدرت بر حسب اختلاف قواى اشخاص و فهم‌


[1] بترسيد از آتشى كه آتش‌گيرانه‌اش انسانها و سنگها هستند. سوره بقره، آيه 24 .

[2] تا مى‌توانيد از خدا بترسيد. سوره تغابن، آيه 16 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 569
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست