responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 536

(قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ)[1] كه چند آيه بعد از آيات مورد بحث است.

ولى در آيه مورد بحث عين شبهه را نقل كرده و اين ظهور در آن دارد كه يهود اين سخن را به رسول خدا ص نگفته‌اند. بلكه اين شبهه‌اى بوده كه براى مؤمنين القاء مى‌كردند و هر وقت به مؤمنين برمى‌خوردند، ضمن گفتگو آن را مى‌گنجاند. و حاصلش اين است كه به مؤمنين مى‌گفتند: اين پيغمبر شما چگونه ممكن است صادق باشد با اينكه از نسخ (يك مساله محال و نشدنى) خبر مى‌دهد و مى‌گويد: خداى تعالى فقط به خاطر ظلمى كه بنى اسرائيل كردند، طيبات را بر آنان حرام كرد، و اين تحريم وقتى صادق است كه قبلا آن طيبات حلال بوده باشد و اين همان نسخ است كه بر خداى تعالى جائز نيست، چون محرمات دائما محرم است و ممكن نيست حكم خدا تغيير كند.

حاصل جوابى كه رسول خدا ص به تعليم خداى تعالى داده، اين است كه تورات ناطق است، به اينكه همه طعامها قبل از نازل شدن تورات حلال بوده و اگر قبول نداريد توراتتان را بياوريد و بخوانيد آن وقت معلوم مى‌شود كه شما صادقيد يا نه. (اين سؤال و جواب چيزى است كه از مجموع آيه:( كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ‌) ...(إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ ) استفاده مى‌شود.) و اگر اين را نمى‌پذيريد و حاضر نيستيد تورات را بياوريد و بخوانيد، پس اعتراف كنيد كه به خداى تعالى دروغ مى‌بنديد، و ستمكار هستيد. و اين مطلبى است كه از جمله‌( فَمَنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ‌) ...(هُمُ الظَّالِمُونَ ) استفاده مى‌شود.

و با اين بيانى كه كردم معلوم شد من در دعوتم صادقم، پس ملت و كيش مرا كه همان كيش ابراهيم است و حنيف است بپذيريد. (و اين معنا از جمله‌(قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً ...) استفاده مى‌شود).

اين بود بيانى كه ما در توضيح معناى آيه داشتيم. ولى مفسرين در اين باره بيانات مختلف ديگرى دارند، و على اى حال، همه قبول دارند كه آيه شريفه متعرض بيان شبهه‌اى است كه يهود وارد كرده‌اند، شبهه‌اى كه همانطور كه گفتيم، مربوط به مساله نسخ است.

[دو قول بى اعتبار در مورد شبهه القايى يهود و در مورد تحريم اسرائيل برخى طعام‌ها را بر خود]

از ميان بيانات مذكور عجيب‌تر از همه، بيان بعضى از مفسرين است كه گفته‌اند: آيه شريفه در مقام پاسخ به شبهه‌اى است كه يهود در مساله نسخ دارد، و تقرير شبهه اين است كه يهود همواره مى‌گفت: اين محمد! اگر تو بر كيش ابراهيم و ساير پيامبران هستى هم چنان كه ادعا


[1] سوره آل عمران، آيه 100 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست