responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 514

و در چهار آيه بعد به رسول گرامى خود دستور مى‌دهد كه خود آن جناب نيز طبق اين پيمان عمل نموده و آن را قبول كند و در نتيجه هم به خدا ايمان بياورد و هم به تمامى احكامى كه خداى تعالى بر انبياى خود نازل كرده است.

و خلاصه اينكه، هر پيغمبرى تمامى پيغمبران قبل از خود و بعد از خود را تصديق كند و بين پيغمبران جدايى نيندازد، و نيز دستور مى‌دهد به اينكه تسليم خداى سبحان باشد، و اين تسليم شدن را، هم از ناحيه خودش انجام دهد و هم از ناحيه امتش تا در نتيجه همه خلائق تسليم او شوند، يا بى‌واسطه مثل انبياء و يا با واسطه مانند امتهاى انبياء كه ان شاء اللَّه بيانش در ذيل همين آيات مى‌آيد:

(وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ)

[مراد از ميثاق در:(وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ ...)]

اين آيه از ميثاقى خبر مى‌دهد كه گرفته شده. حال بايد ديد، آيا منظور ميثاقى است كه از ديگران براى انبياء گرفته شده و يا منظور ميثاقى است كه از خود انبيا گرفته شده؟ از اينكه دنبالش خطاب به مردم كرده و فرموده:(ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ)[1] مى‌تواند منظور از عبارت‌(مِيثاقَ النَّبِيِّينَ) ميثاقى باشد كه از مردم براى انبيا گرفته شده است. و از اينكه خطاب به انبيا فرموده:(أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى‌ ذلِكُمْ إِصْرِي ...) و همچنين فرموده:(قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ ...) مى‌تواند منظور از عبارت‌(مِيثاقَ النَّبِيِّينَ) ميثاقى باشد كه از خود انبيا گرفته شده، پس در حقيقت ميثاقى كه گرفته شده، از خود انبياء گرفته شده، چون ميثاق مردم هم به وسيله انبيا گرفته شده است.

و بنا بر اين كلمه النبيين هم مى‌تواند انبيايى باشد كه برايشان از مردم ميثاق گرفته شده و هم انبيايى باشد كه از خودشان ميثاق گرفته شده، عبارت با هر دو مى‌سازد. ليكن سياق آيه:(ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ ...) تا آخر دو آيه و اتصالش به آيه مورد بحث تاييد مى‌كند كه مراد، ميثاقى است كه از خود انبياء گرفته شده، چون وحدت سياق مى‌رساند كه انبيا بعد از آنكه خدا كتاب و حكم و نبوتشان داده، ممكن نيست مردم را به سوى شرك و شريك بخوانند.

و چطور چنين چيزى ممكن است با اينكه از آنان ميثاق گرفته شده به ايمان و به اينكه ساير پيغمبران را كه به سوى توحيد خداى سبحان دعوت مى‌كرده‌اند يارى كنند؟.

بنا بر اين مناسب همين بوده كه سخن از ميثاق بياورد، از اين جهت كه از خود انبيا گرفته‌


[1] سپس رسولى بسويتان آيد.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 514
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست