نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 509
درى را مىكوبد و به هر سوراخ و پناهگاهى دست
مىاندازد.
دكتر
ژوزف شيتلر استاد علوم دينى در دانشگاه لوتران شيكاگو مىگويد:
نهضت دينى كه
اخيرا در آمريكا پيدا شده، چيزى جز تطبيق دين بر مظاهر تمدن جديد نيست، اين
سياستمداران هستند كه اين نهضت را از پشت پرده هدايت و اداره مىكنند، و مىخواهند
به مردم بفهمانند و بقبولانند كه تمدن جديد هيچ تضادى با دين ندارد.
چون احساس
خطر كردهاند كه اگر اين معنا را با تلقين و بصورت يك نهضت دينى به مردم
بقبولانند. فرداست كه خود مردم متدين به دين واقعى (اگر فرضا روزى فرصت پيدا كنند)
عليه اين تمدن قيام مىكنند. و اما اگر اين نهضت دروغى و قلابى درست انجام شود، و
فرضا روزى در گوشهاى از كشور، زمزمه نهضتى براه بيفتد، ديگر مردم به آن زمزمه
اعتنايى نمىكنند، چون خودشان نهضت كردهاند، و دين خود را با تمدن روز تطبيق نمودهاند.[1] دكتر جرج فلوروفسكى
بزرگترين مدافع روسى كليساى اورتودوكس هم در آمريكا گفته بود: تعليمات دينى در
آمريكا، تعليمات جدى دينى نيست، بلكه دلخوشى گنگى است (كه مردم را از ننگ بىدينى
برهاند.) دليلش هم اين است كه اگر براستى نهضت حقيقى دين بود، بايد متكى بر
تعليمات عميق و واقعى مىبود.[2] پس
خواننده عزيز، بايد متوجه باشد كه كاروان دين از كجا سر برآورد و در كجا پياده شد.
در آغاز بنام احياى دين (عقيده و اخلاق و اعمال) و يا به تعبير ديگر (معارف و
اخلاقيات و شرايع) سر برآورد و در بىدينى و لا مذهبى و لغو شدن تمامى احكام دين و
روى آورى به ماديات و حيوانيت خاتمه يافت. و اين تطور و تحول نبود. مگر بخاطر
اولين انحرافى كه از بولس سر زد، كسى كه مردم قديسش مىخوانند، يا بولس حواريش
مىگويند آرى، اگر مسيحيان اين تمدن عصر حاضر را كه به اعتراف دنيا انسانيت را به
نابودى تهديد مىكند، تمدن بولسى نام بگذارند، شايستهتر است. و بهتر مىتوان
تصديقش كرد، تا اينكه مسيح را قائد و رهبر اين تمدن بشمارند و آن جناب را پرچمدار
چنين تمدنى بدانند.
بحث روايتى
[ (رواياتى در باره شان نزول آيه كريمه: ما كان لبشر ... )]
در تفسير قمى
در ذيل آيه:(ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ
الْكِتابَ) آمده كه عيسى
[1] نقل از مجله آمريكايى لايف بشماره 6 فوريه 1956.