نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 50
است، و منظور از تشابه آن اين است كه همه آياتش
از نظر نظم و بيان و داشتن نهايت درجه اتقان و نداشتن هيچ نقطه ضعف شبيه به هم
هستند.
و چون به حكم
آن دو آيه همه قرآن محكم و همهاش متشابه است لذا در آيه مورد بحث ما كه آيات را
بدو قسم محكم و متشابه تقسيم كرده، و فرموده بعضى از آياتش محكم و بعضى متشابه
است، مىفهميم منظور از اين محكم و متشابه غير آن محكم و متشابه است.
پس جا دارد
در معناى محكم و متشابه، در اين آيه بحث شود تا ببينيم منظور از آن چيست؟ و كدام
دسته از آيات به اين معنا محكم و كدام به اين معنا متشابه است، و در معناى آن
مفسرين متجاوز از ده قول دارند.
[نقل اقوال
مختلفى كه در باره مراد از محكم و متشابه گفته شده و نقد و رد آنها]
اول اينكه:
منظور از آيات محكم همان چند آيه سوره انعام است، كه مىفرمايد: (قُلْ
تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً) ...(لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)[1] و در آن
عدهاى از واجبات و محرمات الهى را نام مىبرد و منظور از آيات متشابه آياتى است
كه امر آن بر يهود مشتبه شده، و آن عبارت است از رمزهايى كه در آغاز بعضى از
سورههاى قرآن قرار گرفته مانند الف- لام- ميم الف- لام-
را حا- ميم و امثال آن، كه يهود آنها را با حساب جمل محاسبه
كردند تا از اين راه مدت عمر و بقاى امت اسلام را در آورند، و حسابشان درست از آب
در نيامد، در نتيجه دچار اشتباه شدند.
اين معنايى
است كه در ميان صحابه به ابن عباس نسبت داده شده و نادرستى آنهم روشن است، براى
اين كه گفتارى است بدون دليل و به فرض هم كه دليل داشته باشد آيات محكم منحصر در
سه آيه سوره انعام نيست، بلكه بغير از حروف مقطعه اول سورهها شامل همه قرآن
مىگردد.
و ليكن حق
مطلب اين است كه نسبت دادن چنين معنايى به ابن عباس صحيح نيست، آنچه از ابن عباس
نقل شده اين است كه گفته اين آيات سهگانه از محكمات است، نه اين كه آيات محكم
قرآن همين سه آيه است، اينكه آن روايت:
در الدر
المنثور آمده كه سعيد بن منصور، و ابن ابى حاتم، و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته)
و ابن مردويه، از عبد اللَّه بن قيس روايت كردهاند كه گفته: من از ابن عباس شنيدم
كه در تفسير آيه:(مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ) گفت: سه آيه از آخر
سوره انعام كه با جمله:
(قُلْ تَعالَوْا) آغاز مىشود از آيات محكم قرآن است[2].