نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 297
ع را دانسته و فرمود:(ذلِكَ
مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ
أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُونَ)[1] و از اين
جهت آن را از اخبار غيبى شمرده كه در عصر نزول قرآن اثرى از اين اخبار در دست
نبود، زيرا از داستان مريم آنچه در كتب دينى اهل كتاب آمده به هيچ وجه اعتبار
نداشت، براى اينكه اين كتب از دستبرد تحريف دور نمانده بود، هم چنان كه بسيارى از
جزئيات داستان زكريا ع كه در قرآن كريم آمده در كتب عهد قديم و جديد وجود ندارد.
مؤيد اين وجه
جمله بعدى است كه مىفرمايد:(وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ
يُلْقُونَ ...).
و نيز ممكن
است منشا غيب شمردن اين داستان را بى سوادى رسول خدا ص و گروندگان به آن جناب
بدانيم، نه تحريف كتب عهدين، هم چنان كه قرآن كريم در خلال داستان نوح مىفرمايد:(تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ
لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا ...)[2] ولى وجه اول
با سياق موافقتر است، براى اينكه اگر وجه دوم صحيح بود بايد مىفرمود: تو
اين داستان را نخواندهاى ولى فرموده: تو در هنگام قرعه نزد ايشان نبودى.
(وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ
...) منظور از قلم (به فتحه ق و لام) كه جمع آن
اقلام است چوبه تيرى است كه به وسيله آن قرعه مىاندازند، و آن را
سهم- تير نيز مىنامند، پس اينكه فرمود: قلمهاى خود را مىانداختند، معنايش
اين است كه قرعه خود را مىانداختند، تا معين كنند كدام يكشان كفيل مريم باشد.
در اين جمله
دلالتى هست بر اينكه بگومگويى كه جمله يختصمون آن را حكايت مىكند،
بگو مگو و نزاع در تكفل مريم بوده، همان تكفلى كه در آيه 37 ذكر شده و خلاصه تفصيل
همان اجمال است، و مىفهماند بگومگويشان به جايى نرسيده در آخر توافق كردهاند در
اينكه قرعه بيندازند. و قرعه به نام زكريا در آمده و زكريا عهدهدار سرپرستى آن
جناب شده.
و چه بسا
بعضى از مفسرين احتمال دادهاند كه اين بگو مگو و قرعهكشى بعد از سپرى شدن دوران
جوانى مريم، و سالها تكفل زكريا نسبت به وى بوده و گويا زكريا از كفالتش
[1] اين حكايت از اخبار غيب است كه ما به تو وحيش مىكنيم و گرنه
تو خودت نزد برادران يوسف آن روز كه تصميم خود را در بكار بردن توطئه خود عليه
يوسف گرفتند، نبودى. سوره يوسف، آيه 102 .
[2] اين از اخبار غيب است كه ما آن را به تو وحى مىكنيم، و تو و
قوم تو قبل از وحى، هيچ اطلاعى از آن نداشتيد. سوره هود، آيه 49 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 297