responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 270

مى‌كند.

از اينجا روشن مى‌شود كه جمله:(وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‌) نيز نمى‌تواند كلام همسر عمران باشد، بلكه آن نيز حكايت كلام خداى تعالى است، و اگر كلام همسر عمران بود جا داشت بفرمايد: و ليس الانثى كالذكر ، نه اينكه عكس آن را بفرمايد، و اين بسيار روشن است، براى اينكه وقتى انسان يك چيز ارجمند و يا مقامى بلند را آرزو دارد، ولى چيزى كمتر از آن يا مقامى پائين‌تر باو داده مى‌شود، از در حسرت مى‌گويد: اين آن نيست كه من در طلبش بودم، و يا مى‌گويد آنچه به من دادند مثل آنچه من مى‌خواستم نبود، و نمى‌گويد آنچه من آرزو داشتم مثل اينكه به منش دادند نيست، از همين جا روشن مى‌شود كه الف و لام در دو كلمه الذكر و الانثى تنها الف و لام عهد است.

ولى بيشتر مفسرين جمله:(وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‌) را تتمه كلام همسر عمران گرفته، آن گاه در اينكه چرا نگفت: و ليس الانثى كالذكر و توجيه اينكه چرا گفت:(وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‌) خود را بزحمت انداختند، و زحمتشان بجايى نرسيده، اگر بخواهى مى‌توانى به كتب آنان مراجعه كنى.

(وَ إِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ، وَ إِنِّي أُعِيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ)

[وجه تسميه مريم ]

كلمه مريم در لغت آن شهر، بطورى كه گفته‌اند به معناى زن عابد است، و نيز زن خدمتكار است، از همين جا معلوم مى‌شود كه چرا اين مادر دختر خود را بلافاصله بعد از وضع حمل مريم ناميد، و چرا خداى تعالى اين عمل او را حكايت كرد، خواست تا بعد از نوميدى از زاييدن پسرى كه محرر براى عبادت و خدمت باشد بلادرنگ همين دختر را براى اين كار محرر كند، پس اين كه گفت: سميتها مريم ، به منزله اين است كه گفته باشد: من اين دختر را براى تو محرر زاييدم دليل بر اينكه جمله نامبرده به منزله صيغه نذر است، اين است كه خداى سبحان دنبالش اين نذر را قبول نموده و مى‌فرمايد:(فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً ...).

و اينكه بعد از گفتن آن سخن اضافه كرد كه من او و ذريه او را از شر شيطان رانده شده، به خدا پناه مى‌دهم براى اين بود كه او و ذريه‌اش موفق به عبادت و خدمت كنيسه بشوند تا اسم مريم مطابق با مسمى باشد.

اگر از ياد نبرده باشيد در سابق در اين باره بحثى كرديم، كه چرا مريم بدون هيچ قيدى حمل خود را پسر شمرد، عين آن بحث در كلمه ذريتها مى‌آيد چون در اينجا نيز جاى اين سؤال هست كه مادر مريم از كجا دانست مريم داراى ذريه خواهد شد، كه در مقام گفتگوى با

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 270
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست