responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 262

و اما آل عمران ظاهرا مراد از آن دودمان عمران پدر مريم باشد، و كلمه مريم ابنة عمران در قرآن كريم مكرر آمده، و اما عمران پدر موسى حتى در يك مورد هم ذكر نشده و اگر شده بطورى ذكر نشده كه متعين در پدر موسى باشد، و اين خود مؤيد همين احتمال است كه مراد از وى عمران پدر مريم (ع) باشد، و بنا بر اين مراد از آل عمران عبارت مى‌شود از مريم و عيسى (ع) يا آن دو با همسر عمران.

و اما اينكه نصارا قبول ندارند كه پدر مريم نامش عمران بوده، قبول نداشته باشند، چون قرآن تابع هواهاى ايشان نيست.

(ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ) كلمه (ذريه) بطورى كه گفته‌اند در اصل به معناى فرزندان صغير بوده، و سپس در مطلق اولاد چه صغير و چه كبير استعمال شده، و همين معنا در آيه منظور است، و اين كلمه در آيه شريفه، منصوب است، چون عطف بيان مى‌باشد.

و اينكه فرموده:(بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ) دلالت دارد بر اينكه هر بعضى از ايشان را فرض كنيم، از بعضى ديگر پيدا شده، و به بعضى ديگر منتهى مى‌شود، و لازمه اين سخن آن است كه مجموع آنان متشابه الاجزا باشند، و در صفات و حالات از يكديگر جدا نباشند و چون گفتگو از اصطفاى ايشان بود پس مى‌فهميم كه آنان ذريه‌اى هستند كه در صفات فضيلت جداى از هم نيستند، همه در آن صفاتى كه باعث اصطفاى بر عالميان مى‌شود مشتركند، چون در كارهاى خدا گزاف و بيهودگى وجود ندارد، يكى از كارهاى او اصطفائى است كه منشا تمامى خيرات در عالم است.

(وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ) يعنى خدا شنواى سخنان ايشان است، سخنانى كه از معنويات و باطن ضميرشان خبر مى‌دهد، و داناى به نيات ايشان است، بنا بر اين جمله مورد بحث به منزله تعليل اصطفاى ايشان است، و علت اصطفاى آنان را بيان مى‌كند، هم چنان كه جمله‌(ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ) به منزله تعليل است، براى اينكه بيان كند چرا موهبت اصطفا شامل حال اين جماعت شد.

در نتيجه از آيه شريفه اين معنا بدست مى‌آيد: كه خدا آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر عالميان برگزيد، و اين گزينش بدين سبب شامل حال همه آنان شد كه همه آنان ذريه‌اى هستند كه افراد آن شبيه بيكديگرند، و در تسليم بودن دلها و ثبات قدمشان در قول به حق، مثل هم و از جنس همند، و اگر خداى عز و جل با موهبت اصطفا به ايشان انعام كرد، براى اين بود كه او هم اقوال آنان را مى‌شنيد و هم داناى به ضمائر ايشان بود.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 262
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست