نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 174
است كه خير هر شخص و يا قوه مدركه و داراى اراده
عبارت است از چيزهايى كه علم بدان دارد، و آن را مىخواهد، و شر او عبارت است از
چيزى كه آن را مىشناسد ولى نمىخواهد.
پس به دست
آمد كه سعادت انسان در آخرت به همين است كه به آنچه از لذائذ كه در دنيا مىخواست
برسد، چه خوردنيش، و چه نوشيدنش، و چه لذائذ جنسيش، و چه لذائذى كه در دنيا به
تصورش نمىرسيد، و در عقلش نمىگنجيد، و در آخرت عقلش به آن دست مىيابد، و رسيدن
به اين لذائذ همان بهشت است، و شقاوتش به نرسيدن به آنها است، كه همان آتش است، هم
چنان كه خداى تعالى فرموده:(لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها، وَ لَدَيْنا
مَزِيدٌ )[1].
(الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا
عَذابَ النَّارِ) اين آيه شريفه توصيف متقين است، كه در آيه:(لِلَّذِينَ اتَّقَوْا) سخن از ايشان رفت، و ايشان را اينطور توصيف
مىكند كه مىگويند: ربنا و در اين كلمه با ذكر ربوبيت خدا اظهار
عبوديت نموده، از او كه پرورش دهنده ايشان است مىخواهند به حالشان رحم كند، و
حاجتشان را برآورد(إِنَّنا آمَنَّا ...).
در اين جمله
منظورشان اين نيست كه بر خدا منت نهند، كه ما به تو ايمان آوردهايم، چون بفرموده
خدا در آيه:(بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ
لِلْإِيمانِ)[2] همه منتها
را خدا بر ما دارد، كه به سوى ايمان هدايتمان كرد، بلكه منظورشان اين است كه از
خدا بخواهند وعدهاى كه به بندگانش داده كه(وَ
آمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ) به وى ايمان آوريد تا شما را بيامرزد[3] در حق آنان منجز و عملى سازد، و به
همين جهت جمله،(فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا ...) را با آوردن
حرف فا بر سر آن متفرع بر گفتار قبلى خود كردند، و در اينكه گفتار خود
را با حرف ان تاكيد كردند، براى اين بود كه بر صدق و ثباتشان در ايمان
دلالت كند.
در اينجا
سؤالى پيش مىآيد، و آن اين است كه، چرا بعد از جمله:(فَاغْفِرْ
لَنا ذُنُوبَنا) جمله:(وَ قِنا عَذابَ النَّارِ) را اضافه
كردند؟ با اينكه بعد از مغفرت ديگر آتشى نمىماند؟.
جواب اين است
كه: خير، مغفرت مستلزم تخلص از عذاب نيست به اين معنا كه نگهدارى از عذاب آتش هم
فضلى جداگانه از ناحيه خدا است، كه به هر يك از بندگانش
[1] در بهشت هر چه بخواهند در اختيار دارند، و نزد ما بيشتر از
آن هم هست. سوره ق، آيه 35.