responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 142

ناحيه دور گردد، و پا به فرار گذاشته خود را از گزند آن عقاب حفظ كند، بلكه عقاب خدا آدمى را به عمل خود آدمى و به گناهش مى‌گيرد، و چون گناه در باطن آدمى و در ظاهرش هست و از او جدا شدنى نيست، عقاب خدا هم از او جدا شدنى نيست، و در نتيجه خود انسان وقود و آتش افروز دوزخ مى‌شود، و به عبارت ديگر آتش از نهاد خود او مشتعل مى‌گردد و با اين فرض ديگر فرار و قرار معنا ندارد، ديگر نه خلاصى تصور دارد، و نه تخفيف، به همين جهت است كه خدا خود را شديد العقاب خوانده است.

و در جمله:(كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ) دو بار التفات به كار رفته، اول التفاتى از غيبت به حضور، و دوم التفاتى از حضور به غيبت. توضيح اينكه: در آيه قبل خداى تعالى غايب فرض شده بود و مى‌فرمود مال و اولادشان نمى‌تواند آنان را از خدا بى‌نياز كند.

و در جمله مورد بحث خداى تعالى متكلم فرض شده، مى‌فرمايد: به آيات ما تكذيب كردند ، و بار دوم خداى تعالى كه در اين جمله حاضر و متكلم فرض شده غايب فرض مى‌شود، چون مى‌فرمايد: پس خدا ايشان را بگرفت .

حال بايد ديد نكته اين دو التفات چيست؟.

التفات نكته اول اين است كه با حاضر شدن خدا هم ذهن شنونده نشاط پيدا مى‌كند، و هم خبر را به درست بودن نزديك مى‌گرداند، زيرا مثل اين مى‌ماند كه گوينده‌اى بگويد:

فلانى بد دهن و فحاش و بد برخورد است، و من گرفتار معاشرت با او شده‌ام، زنهار كه از همنشينى با او بپرهيزى كه در اين عبارت جمله: و من گرفتار معاشرت با او شده‌ام خبر را تصحيح مى‌كند و صدق آن را اثبات مى‌نمايد، چون خبر را مستند به ديدن و مشاهده خود مى‌كند كه خود نوعى شهادت است.

بنا بر اين معناى آيه شريفه اين مى‌شود كه: آل فرعون عادتشان عادت همين كفار بود، و مثل اينان آيات را تكذيب مى‌كردند، و اين مطلب جاى هيچ شكى نيست، براى اينكه ما خود رفتار آل فرعون را مشاهده كرديم و به خاطر همين كه ديديم آيات ما را تكذيب مى‌كنند، هلاكشان كرديم .

و اما التفات دوم كه در جمله:(فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ) بكار رفته، و دو باره خداى تعالى غايب به حساب آمده، نكته‌اش اين است كه خواسته بعد از به دست آوردن مقصود دوباره به اصل كلام برگردد، و علاوه بر اين، حكم را به مقام الوهيت كه قائم به همه شؤون عالم، و مهيمن بر هر كوچك و بزرگى است ارجاع دهد، و به همين منظور لفظ جلاله (اللَّه) را دو باره تكرار نموده و فرمود:(وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ) و نفرمود: و هو شديد العقاب ، تا دلالت كند

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 142
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست