نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 143
بر اينكه كفر كفار و تكذيبشان در حقيقت منازعه با
كسى است كه داراى جلال الوهيت بوده و هلاك كردن گنهكاران برايش آسان است، و كافر
درگير با خداى شديد العقاب است.
كلمه
حشر به معناى بيرون كردن و كوچ دادن قومى از قرارگاهشان به زور و جبر است، و
اين كلمه در مورد كوچ دادن يك نفر استعمال نمىشود. در قرآن كريم همه جا در مورد
جماعت آمده كه از آن جمله فرموده:(وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ
مِنْهُمْ أَحَداً)[1].
كلمه
مهاد به معناى فرش و بستر است، و از ظاهر سياق بر مىآيد كه مراد از
جمله الذين كفروا مشركين هستند هم چنان كه ظاهر جمله:(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ ...) (كه در آيه قبلى
بود) نيز مشركين است، نه يهوديان، و اين نظريه بهتر مىتواند دو آيه را به هم متصل
كند، چون آيه مورد بحث مىفرمايد ما بر آنان غالب آمديم، و همه را به سوى دوزخ كوچ
داديم، و در آيه قبلى علت اين كيفر را بيان مىكرد، و مىفرمود: اين كفار گردن كشى
كردند، و به اموال و اولاد خود تعزز و استكبار نمودند.
(قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتا)
[آيه
شريفه قد كان لكم ناظر بر واقعه بدر است كه در آن با نصرت الهى مؤمنين
ظفر يافتند]
از ظاهر سياق
چنين بر مىآيد كه خطاب در لكم- براى شما متوجه همان كفار است، و اين
آيه در حقيقت تتمه كلام رسول خدا 6 است، كه مىفرمود به زودى شكست
مىخوريد (سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ) ... ممكن هم
هست بگوئيم خطاب نامبرده به مؤمنين است، و مىخواهد ايشان را به تفكر و عبرتگيرى
دعوت كند، تا بفهمند خدا در جنگ بدر، چه منتى بر آنان نهاد، و چگونه با نصرت خود
تاييدشان كرد: آنهم آن تاييد عجيب، كه در ديدگان آنان تصرف نمود.
و بنا بر
اين، كلام مورد بحث مشتمل بر نوعى التفات است، براى اينكه قبلا خطاب را تنها متوجه
رسول خدا 6 كرده بود، و در اينجا متوجه آن جناب و مؤمنين كرده، ليكن همانطور كه
ملاحظه فرموديد توجيه اول مناسبتر است.
و اين آيه
بدان جهت كه داستان رزم بين دو گروه را ذكر مىكند، و خاطرنشان مىسازد كه خدا
گروهى را كه در راه او قتال مىكردند يارى فرمود، گو اينكه نام صاحبان قصه را
نبرده، اما آيه شريفه، قابل انطباق بر واقعه بدر است، و سوره مورد بحث هم بعد از
واقعه بدر بلكه بعد از واقعه احد نازل شده است.
[1] ايشان را كوچ داديم و حتى يك نفر را از قلم نينداختيم.( سوره
كهف آيه 47).
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 143