نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 129
و در الدر المنثور[1]
است كه ابن سعد، و ابن الضريس، (در كتاب فضائلش) و ابن مردويه، از عمرو بن شعيب،
از پدرش، از جدش، روايت آوردهاند كه گفت: روزى رسول خدا 6 با شدت خشم نزد مردمى
رفت كه داشتند خودسرانه قرآن را تفسير مىكردند، فرمود: امتهاى قبل از شما
هم بخاطر همين روشى كه شما پيش گرفتهايد گمراه شدند، آنها هم در اثر زدن بعضى از
كتاب را به بعضى ديگر، هلاك شدند، خداى تعالى كتاب را نازل نكرده كه شما به خاطر
بعضى از آن بعضى ديگر را تكذيب كنيد، بلكه نازل كرد تا بعضى مصدق بعض ديگر باشد پس
هر چه از قرآن فهميديد همان را بگوئيد، و هر چه را نفهميديد علمش را به عالمش
واگذاريد .
باز در همان
كتاب از احمد بطريق ديگر از عمرو بن شعيب از پدرش، از جدش
روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 شنيد قومى در آيات قرآنى با يكديگر مجادله
مىكنند، فرمود: كسانى كه پيش از شما بودند بواسطه همين گفتگوها هلاك شدند،
زيرا پارهاى از كتاب الهى را به پاره ديگر زدند، كتاب خدا نازل شده كه بعضى تصديق
بعض ديگر را كند، شما به پارهاى از آن، پاره ديگر را تكذيب نكنيد، آنچه مىدانيد
بگوئيد، و آنچه را كه به آن جاهليد علمش را به دانايش واگذار كنيد .
مؤلف: اين
روايات بطورى كه ملاحظه كرديد عبارت ضرب القرآن بعضه ببعض را در
مقابل تصديق بعض القرآن بعضا قرار داده، معلوم مىشود منظور از
ضرب القرآن اين است كه كسى بين مقاماتى كه معانى آيات دارند خلط كند و در
ترتيبى كه بين مقاصد هست اخلال وارد آورد، مثلا محكم را متشابه و متشابه را محكم
بداند، و يا خطاهايى از اين قبيل مرتكب شود.
[نهى
از تكلم به رأى و قول به غير علم و ضرب بعض به
بعض ، نهى از استمداد از غير قرآن براى فهم قرآن است]
پس تكلم به
رأى پيرامون قرآن، و قول به غير علم كه در روايات گذشته بود، و ضرب بعض
القرآن ببعض كه در اين روايات آمد، همه مىخواهند يك چيز را بفهمانند، و آن
اين است كه براى درك معناى قرآن از غير قرآن استمداد نجوييد.
[نهى
از تكلم به رأى و قول به غير علم و ضرب بعض به
بعض ، نهى از استمداد از غير قرآن براى فهم قرآن است]
حال اگر
بپرسى چگونه منظور از روايات نامبرده نهى از مراجعه به غير قرآن در فهم قرآن است؟،
با اينكه هيچ شكى نيست كه اولا قرآن براى فهميدن مردم نازل شده، به شهادت اينكه
فرمود:(إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ)[2] و نيز فرموده:(هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ)[3] و از اين