نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 91
زانو و دو
ابهام پا، و اما نهادن بينى بر خاك مستحبّ است[1].
و
از كتاب خرائج و جرائح از محمد بن فضل هاشمى، از حضرت رضا (ع) روايت شده كه آن
جناب نظر كرد به ابن هذاب، و سپس فرمود: اگر به تو خبر دهم كه در همين روزها يكى
از ارحامت كشته مىشود، آيا تصديقم مىكنى؟ گفت: نه، براى اينكه كسى به جز خداى
تعالى غيب نمىداند. فرمود: مگر اين خداى تعالى نيست كه مىفرمايد:(عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى
مِنْ رَسُولٍ)، پس رسول اللَّه 6 كه مرضى نزد خدا است غيب
مىداند، ما هم ورثه همان رسولى هستيم كه خدا او را به هر مقدار از غيب خود خواسته
آگاه كرده، پس ما هم مىدانيم آنچه شده و آنچه كه تا روز قيامت خواهد شد[2].
مؤلف:
روايات در اين باب از حد شمار بيرون است، و مدلول آنها اين است كه:
رسول
اللَّه 6 علم غيب را از راه وحى از خداى تعالى گرفته، و امامان (ع) از آن جناب
به ارث گرفتهاند.