نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 687
[شرحى در
مورد اينكه خداى تعالى از سه جهت رب الناس ، ملك الناس
و اله الناس بودن ملجا و معاذ است]
(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلهِ النَّاسِ)طبع آدمى چنين است كه وقتى شرى به او متوجه مىشود و جان او را تهديد مىكند، و در
خود نيروى دفع آن را نمىبيند به كسى پناهنده مىشود كه نيروى دفع آن را دارد، تا
او وى را در رفع آن شر كفايت كند، و انسان در اينگونه موارد به يكى از سه پناه،
پناهنده مىشود: يا به ربى پناه مىبرد كه مدبر امر او و مربى او است، و در تمامى
حوائجش از كوچك و بزرگ به او رجوع مىكند، در اين هنگام هم كه چنين شرى متوجه او
شده و بقاى او را تهديد مىكند به وى پناهنده مىشود تا آن شر را دفع كرده بقايش
را تضمين كند، و از ميان آن سه پناهگاه، اين يكى سببى است فى نفسه تام در سببيت.
دومين
پناه، كسى است كه داراى سلطنت و قوتى كافى باشد، و حكمى نافذ داشته باشد، به طورى
كه هر كس از هر شرى بدو پناهنده شود و او بتواند با اعمال قدرت و سلطنتش آن را دفع
كند، نظير پادشاهان (و امثال ايشان)، اين سبب هم سببى است مستقل و تام در سببيت.
در
اين ميان سبب سومى است و آن عبارت است از الهى كه معبود واقعى باشد، چون لازمه
معبوديت اله و مخصوصا اگر الهى واحد و بى شريك باشد، اين است كه بنده خود را براى
خود خالص سازد، يعنى جز او كسى را نخواند و در هيچ يك از حوائجش جز به او مراجعه
ننمايد، جز آنچه او اراده مىكند اراده نكند، و جز آنچه او مىخواهد عمل نكند.
و
خداى سبحان رب مردم، و ملك آنان، و اله ايشان است، هم چنان كه در كلام خويش اين سه
صفت خود را جمع كرده فرموده:(ذلِكُمُ اللَّهُ
رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ)[1] و
در آيه زير به علت ربوبيت و الوهيت خود اشاره نموده، مىفرمايد(رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ
وَكِيلًا)[2]، و
در اين آيهاى كه از نظرت مىگذرد به علت مالكيت خود اشاره نموده مىفرمايد:(لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ)[3]،
پس اگر قرار است آدمى در هنگام هجوم خطرهايى كه او را تهديد مىكند به ربى پناهنده
شود، اللَّه
[1] اين است خداوند، پروردگار شما كه حكومت از آن او است، هيچ
معبودى جز او وجود ندارد با اينحال چگونه از راه حق منحرف مىشويد؟! سوره زمر، آيه
6.
[2] به علت اينكه او رب مشرق و مغرب است و معبودى به جز او نيست،
پس بايد تنها او را وكيل بگيرى. سوره مزمل، آيه 9.
[3] ملك همه آسمانها و زمين از او است، و بازگشت همه امور به سوى
او است. سوره حديد، آيه 5.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 687