responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 604

به حساب اعمالش برسد، و بر طبق آن جزايش دهد، و عمل بنده كه گفتيم به حسابش مى‌رسند همان استعمال نعمت‌هاى الهى است، (اگر دروغ و تهمت و غيبت و مجامله و چه و چه است استعمال زبان است، كه يكى از بزرگترين نعمتهاى او است، و اگر زنا و دزدى و قتل نفس است استعمال آلت تناسلى و استعمال دست و ساير جوارح است) و لذا خداى تعالى مى‌فرمايد:(وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‌ وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى‌ ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى‌ وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‌)[1]، پس سؤال از عمل بنده سؤال از نعيم الهى است، كه به چه صورت مصرفش كرد، آيا شكر نعمت را بجاى آورد، و يا آن را كفران نمود؟

بحث روايتى [چند روايت در باره شان نزول سوره تكاثر]

در مجمع البيان است كه بعضى گفته‌اند: اين سوره در باره يهود نازل شده كه گفته بودند: عده ما از جمعيت بنى فلان و بنى فلان و بنى فلان بيشتر است، و خلاصه ما از همه اين سه قبيله نيرومندتريم، همين معنا آنان را به خود مشغول كرد تا گمراه از دنيا رفتند- نقل از قتاده.

بعضى ديگر گفته‌اند: در باره شاخه‌اى از انصار نازل شده كه با شاخه‌اى ديگر تفاخر كردند- نقل از ابى بريده. و بعضى گفته‌اند در باره دو قبيله از قريش نازل شده، يعنى بنى عبد مناف بن قصى، و بنى سهم بن عمرو كه با يكديگر تكاثر نموده، اشراف خود را مى‌شمردند، و عدد اشراف بنى عبد مناف بيشتر شد، آن گاه بنى سهم بن عمرو زير بار نرفته، گفتند بايد مرده‌هايمان را هم به شمار آوريم، شروع كردند به شمردن قبرها، اين قبر فلانى است و اين قبر فلانى، و در نتيجه عدد بنى سهم بيشتر شد، چون در دوران جاهليت عدد آنان بيشتر بود- نقل از مقاتل و كلبى‌[2].

و در تفسير برهان از برقى از پدرش از ابن ابى عمير از هشام بن سالم از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير آيه‌(لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ) فرموده: علم اليقين ديدن به چشم است‌[3].


[1] و اينكه انسان سرنوشتى ندارد مگر آنچه خودش كرده، و به زودى كرده‌هايش را نشانش مى‌دهند، و به طور كامل جزاى آن را به وى مى‌پردازند، و اينكه سرانجام انسان به سوى پروردگار تو است.

سوره نجم، آيه 39- 42.

[2] مجمع البيان، ج 10، ص 533.

[3] تفسير برهان، ج 4، ص 501.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 604
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست