نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 581
بيان
آيات
در
اين سوره سخن از قيامت و زنده شدن مردم براى حساب، و اشاره به بعضى از علامتهايش
رفته، كه يكى زلزله زمين، و يكى ديگر سخن گفتن آن از حوادثى است كه در آن رخ داده.
و اين سوره هم مىتواند مكى باشد و هم مدنى.
(إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها) كلمه
زلزال مانند كلمه زلزلة مصدر و به معناى نوسان و تكان خوردن پى
در پى است، و اينكه اين مصدر را به ضمير زمين اضافه كرد، و فرمود زمين
زلزلهاش را سر مىدهد به ما مىفهماند كه زمين زلزلهاى خاص به خود دارد، و
اين مىرساند كه زلزله مذكور امرى عظيم و مهم است، زلزلهاى است كه در شدت و
هراسناكى به نهايت رسيده است.
[مقصود
از اينكه در قيامت زمين اثقال خود را بيرون مىكند و
انسان مىگويد آن را چه شده است]
(وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها) كلمه اثقال جمع كلمه
ثقل - به فتحه ثاء و فتحه قاف- است، كه به معناى متاع و كالا و يا خصوص متاع
مسافرين است. ممكن هم هست جمع كلمه ثقل - به كسره ثاء و سكون قاف- باشد
كه به معناى حمل باشد، به هر حال چه آن باشد و چه اين، مراد از اثقال زمين كه در
قيامت زمين آنها را بيرون مىريزد- به طورى كه ديگران هم گفتهاند[1]-
مردگان و يا گنجها و معادنى است كه در شكم خود داشته. و ممكن هم هست منظور همه
اينها باشد، كه البته براى هر سه قول قائلينى هست، و اولين قول به نظر نزديكترين
قول است، و از آن گذشته قول سوم است كه اشاره دارد بر اينكه خارج شدن براى حساب
است، و جمله(يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ) اشاره دارد
به اينكه بعد از بيرون شدن، به سوى جزا روانه مىشوند.
(وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها) يعنى انسانها بعد از بيرون شدن از
خاك در حال دهشتزدگى و تعجب از آن زلزله شديد و هول انگيز مىگويند: ما
للارض زمين را چه مىشود كه اين طور متزلزل است؟! بعضى[2]
از مفسرين گفتهاند: منظور از انسان تنها كفار هستند، نه آنهايى كه در
دنيا به مساله معاد و رستاخيز ايمان داشتند. بعضى ديگر سخنانى ديگر گفتهاند كه به
زودى ان شاء اللَّه مىآيد.