responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 565

ولى بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند: مراد از كلمه سلام اين است كه: در آن شب ملائكه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند سلام مى‌دهند. برگشت اين معنا هم به همان معناى اول است و اين دو آيه يعنى آيه تنزل الملائكة و الروح تا آخر سوره در معناى تفسيرى است براى آيه قبلى كه مى‌فرمود(لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ).

بحث روايتى [رواياتى حاكى از اينكه شب قدر يكى از سه شب نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم رمضان هر سال است‌]

در تفسير برهان از شيخ طوسى از ابو ذر روايت آورده كه گفت: به رسول خدا 6 عرضه داشتم يا رسول اللَّه آيا شب قدر شبى است كه در عهد انبياء بوده و امر بر آنان نازل مى‌شده و چون از دنيا مى‌رفتند نزول امر در آن شب تعطيل مى‌شده است؟ فرمود: نه بلكه شب قدر تا قيامت هست‌[2].

مؤلف: در اين معنا روايات زيادى از طرق اهل سنت نيز آمده‌[3].

و در مجمع البيان است كه از حماد بن عثمان از حسان ابن ابى على نقل شده كه گفت: از امام صادق (ع) از شب قدر پرسيدم، فرمود در نوزدهم رمضان و بيست و يكم و بيست و سوم جستجويش كن‌[4].

مؤلف: در معناى اين روايات رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از اخبار ترديد بين دو شب شده، يكى بيست و يكم و ديگرى بيست و سوم، مانند روايتى كه عياشى از عبد الواحد از امام باقر (ع) روايت كرده‌[5]. و از رواياتى ديگر استفاده مى‌شود كه شب قدر خصوص بيست و سوم است، و اگر معينش نكرده‌اند به منظور تعظيم امر آن بوده، تا بندگان خدا با گناهان خود به امر آن اهانت نكنند[6].

و نيز در تفسير عياشى در روايت عبد اللَّه بن بكير از زراره از يكى از دو امام باقر و صادق (ع) آمده كه فرمود: شب بيست و سوم همان شب جهنى است، و حديث جهنى اين است كه گفت: به رسول خدا 6 عرضه داشتم: منزل من از مدينه دور است، دستورم بده در شب معينى داخل مدينه شوم فرمود: شب بيست و سوم داخل شو[7].


[1] روح المعانى، ج 30، ص 197.

[2] تفسير البرهان، ج 4، ص 488، ح 26.

[3] الدر المنثور، ج 6، ص 371.

[4] ( 4 و 5 و 6 و 7) مجمع البيان، ج 10، ص 519.

[5] ( 4 و 5 و 6 و 7) مجمع البيان، ج 10، ص 519.

[6] ( 4 و 5 و 6 و 7) مجمع البيان، ج 10، ص 519.

[7] ( 4 و 5 و 6 و 7) مجمع البيان، ج 10، ص 519.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 565
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست