نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 524
قريب به اين
معنا گفتار بعضى[1] از
مفسرين است كه گفتهاند: مراد از ضلالت، از دست دادن علم است، هم چنان كه در آيه(أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ
إِحْداهُمَا الْأُخْرى)[2]، ضلالت به اين معنا آمده، و مؤيدش آيه زير است
كه مىفرمايد:(وَ
إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ)[3].
بعضى[4]
ديگر گفتهاند: معنايش اين است كه خدا تو را در بين مردم گمشده يافت، مردم تو را
نمىشناختند، و قدرت را نمىدانستند، و او مردم را به سوى تو و اينكه چه كسى هستى
دلالت و هدايت كرد.
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: اين آيه به گم شدن رسول خدا 6 در راه هوازن و مكه اشاره دارد، آن
زمان كه رسول خدا 6 در دامن حليمه سعديه دختر ابى ذؤيب بود، و حليمه به طورى كه
در روايت آمده مىخواست وى را به جدش عبد المطلب برساند، در بين راه متوجه شد كه
محمد 6 نيست.
بعضى[6]
ديگر گفتهاند: اشاره است به آن واقعهاى كه در كودكى آن جناب رخ داد، و در
درههاى مكه گم شد.
و
بعضى[7] آيه را
اشاره به داستان گم شدنش در راه شام دانستهاند كه با عمويش ابو طالب در كاروان
ميسره غلام خديجه به شام مىرفت، و در بين راه ناپديد شد.
و
بعضى[8] ديگر
وجوه ديگرى ذكر كردهاند كه ضعفش براى هر خوانندهاى روشن است.
(وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى) كلمه عائل به معناى تهى
دستى است كه از مال دنيا چيزى ندارد، و رسول خدا 6 همين طور بود، و خداى تعالى
او را بعد از ازدواج با خديجه دختر خويلد 3 بى نياز كرد، و خديجه
تمامى اموالش را با همه كثرتى كه داشت به آن جناب بخشيد.