responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 517

معناى وجه اللَّه تعالى و در معناى اسم اعلى بحث كرديم.

(وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌) يعنى و هر آينه او- همان مرد اتقى- به زودى با دريافت اجر جزيل و پاداش حسن و جميلى كه پروردگارش به او مى‌دهد خشنود مى‌گردد.

در اين آيه خداى تعالى را با دو صفت رب و اعلى ستوده، تا اشاره كرده باشد به اينكه آنچه به عنوان جزا به او مى‌دهند كه بزرگترين جزا و گرانقدرترين است، به مقتضاى ربوبيت خداى تعالى و تناسب با بلندى مقام او است، (نه متناسب با عمل بنده) و از اينجا وجه التفات در آيه قبلى روشن مى‌شود، در آيه فانذرتكم خداى تعالى متكلم بود، و در آيه قبلى غايب فرض شده، تا به دو وصف رب و اعلى متصف گردد.

بحث روايتى [ (رواياتى در باره نزول آيات:(فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌ ...) در شان ابو دحداح و روايتى در باره اينكه هدايت كننده خدا است) 5]

در كافى به سند خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت: از امام باقر (ع) معناى آيه‌(وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‌)، و آيه‌(وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‌) و آيات نظائر اين دو را كه در آنها به حقايق تكوينى سوگند ياد شده پرسيدم و عرضه داشتم آيا ما نيز مى‌توانيم مثلا به خورشيد و ستاره سوگند بخوريم؟ فرمود: خداى تعالى مى‌تواند به هر يك از مخلوقاتش سوگند ياد كند، ولى بندگانش نمى‌توانند به غير او سوگند بخورند[1].

مؤلف: اين روايت را مرحوم صدوق هم به سند خود از على بن مهزيار از ابو جعفر دوم امام جواد (ع) نقل كرده‌[2]. و در تفسير قمى در ذيل آيه‌(وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‌) آمده كه امام درباره معنايش فرمود: سوگند به شب وقتى كه روز را مى‌پوشاند[3].

و از حميرى نقل شده كه در قرب الاسناد از احمد بن محمد، از احمد بن محمد بن ابى نصر، از ابى الحسن رضا (ع) روايت كرده كه گفت: از آن جناب شنيدم در تفسير آيه‌(وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‌) مى‌فرمود: مردى در حياط خانه مسلمانى درخت خرمايى داشت، و به همين بهانه باعث زحمت صاحب خانه مى‌شد، صاحب خانه نزد رسول خدا 6 شكايت كرد، حضرت، صاحب درخت را خواست وقتى آمد


[1] فروع كافى، ج 7، ص 449، ح 1.

[2] من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 239، ح 51.

[3] تفسير قمى، ج 2، ص 425.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 517
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست