نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 477
(فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ) ضمير در عذابه و در
وثاقه به خداى تعالى بر مىگردد، و معناى آيه اين است كه در امروز عذاب خدا
آن چنان سخت است كه احدى از خلق كسى را آن طور عذاب نكرده، و در بند كردنش آن چنان
سخت است كه احدى از خلق كسى را آن طور در بند نكرده، و اين تعبير كنايه است از شدت
در تهديد.
بعضى[1]
از قاريان دو كلمه لا يعذب و لا يوثق را به فتحه ذال و
فتحه ثاء قرائت كردهاند و آن دو را صيغه مجهول دانستهاند كه بنا بر اين قرائت دو
ضمير در عذابه و وثاقه به انسان بر مىگردد و معناى آيه
چنين مىشود هيچ كس در امروز عذاب اين انسان و گرفتارى او را ندارد.
[
نفس مطمئنة نفسى است كه با ايمان به پروردگار و ياد او سكونت يافته، به مقام
رضا رسيده است و ...]
(يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ) آنچه از
سياق آيه يعنى مقابل قرار گرفتن اين نفس با اوصافى كه براى آن ذكر شده با انسانى
كه قبل از اين آيه مورد سخن بود و اوصافش از جمله دلبستگىاش به دنيا و طغيان و
فساد و كفرانش و سوء عاقبتش ذكر مىشد استفاده مىشود اين است كه نفس مطمئنه، نفسى
است كه با علاقمندى و ياد پروردگارش سكونت يافته بدانچه او راضى است رضايت مىدهد
و در نتيجه خود را بندهاى مىبيند كه مالك هيچ خير و شرى و نفع و ضررى براى خود
نيست و نيز دنيا را يك زندگى مجازى و داشتن و نداشتن و نفع و ضرر آن را امتحانى
الهى مىداند و در نتيجه اگر غرق در نعمت دنيايى شود، به طغيان و گسترش دادن به
فساد و به علو و استكبار، وادار نمىشود، و اگر دچار فقر و فقدان گردد اين تهى
دستى و ناملايمات او را به كفر و ترك شكر وانمىدارد، بلكه هم چنان در عبوديت
پاىبرجا است و از صراط مستقيم منحرف نمىشود، نه به افراط و نه به تفريط.
(ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً) بعضى[2]
پنداشتهاند كه اين خطاب بعد از حسابرسى نفوس مطمئنه به ايشان مىشود.
و
ليكن به نظر ما ظرف اين خطاب از اول تا به آخر روز قيامت است، يعنى از همان
لحظهاى كه نفوس مطمئنه زنده مىشوند، تا لحظهاى كه داخل بهشت مىشوند بلكه از لحظهاى
كه مرگشان مىرسد مورد اين خطاب هستند تا وقتى كه به جنت الخلد در مىآيند.