نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 459
(وَ
زَرابِيُّ مَبْثُوثَةٌ)-
كلمه زرابى جمع زربيه است كه هم با فتحه اول و هم با ضمه
و هم با كسره آن خوانده مىشود، و زربيه به معناى بساط فاخر است، و منظور از
مبثوثه آن مبسوطه بودن و گسترده شدن آن است، تا رويش بنشينند.
[دعوت
به نظر در مظاهر تدبير الهى]
(أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ) بعد از
آنكه اوصاف غاشيه و حال دو طايفه مؤمن و كافر را بيان نمود، دنبالش اشارهاى
اجمالى كرد به تدبير ربوبى كه به خوبى دلالت بر ربوبيت خداى تعالى مىكند، ربوبيتى
كه مقتضى وجوب عبادت است، و لازمه آن هم رسيدن به حساب اعمال و جزا دادن به مؤمن و
كافر است، مؤمن را در برابر ايمانش، و كافر را در برابر كفرش، و ظرفى كه اين حساب
و جزا در آن واقع مىشود همان روز غاشيه است.
در
اين آيه منكرين ربوبيت خداى تعالى را نخست دعوت مىكند به اينكه در كيفيت خلقت شتر
نظر و دقت كنند كه چگونه خلق شده، و خداى تعالى آن را چگونه از زمينى مرده و فاقد
حيات و بى شعور به اين صورت عجيب در آورده، صورتى كه نه تنها خودش عجيب است، بلكه
اعضا و قوا و افعالش نيز عجيب است، و اين هيكل درشت را مسخر انسانها كرده، (يك
كودك از انسانها افسارش را مىكشد، و به هر جا بخواهد مىبرد)، و انسانها از سوارى
و باركشى و گوشت و شير و پوست و كركش و حتى از بول و پشكلش استفاده مىكنند، آيا
هيچ انسان عاقلى به خود اجازه مىدهد كه احتمال معقول بدهد كه شتر و اين فوايدش به
خودى خود پديد آمده باشد، و در خلقت او براى انسان هيچ غرضى در كار نبوده، و انسان
هيچ مسئوليتى در برابر آن و ساير نعمتها ندارد؟
و
اگر در بين همه تدابير الهى و نعمتهايش خصوص تدبير در خلقت شتر را ذكر كرد، از
اين جهت است كه سوره مورد بحث در مكه نازل شده و جزو اولين سورههايى است كه به
گوش مردم عرب مىخورد، و در مكه در آن ايام داشتن شتر از اركان اصلى زندگيشان
بوده.
(وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ) و چرا به آسمان نمىنگرند كه
چگونه افراشته شده، و به قنديلهاى پر نور چون خورشيد و ماه و ستارگان درخشنده
آراسته گشته، و در زير آن كره هوا قرار داده شده كه مايه بقاى هر جاندار است و
بدون تنفس آن هوا زنده نمىماند.
(وَ إِلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ) و چرا به كوهها نمىانديشند
كه چگونه ايستادهاند، و ريشههاى آنها مانند ميخ اجزاى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 459