نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 399
و آنچه در
جوف دارد بيرون انداخته، خود را تهى مىسازد (4).
و
تسليم فرمان پروردگارش مىگردد و سزاوار خطاب و امين او مىگردد (5).
هان
اى انسان! تو در راه پروردگارت تلاش مىكنى و بالأخره او را ديدار خواهى كرد (6).
در
آن روز كسى كه نامهاش را به دست راستش دهند (7).
به
زودى خواهد ديد كه حسابى آسان از او مىكشند (8).
و
خوشحال و خندان به سوى همفكرانش برمىگردد (9).
و
اما كسى كه نامه اعمالش را از پشت سرش بدهند (10).
به
زودى فرياد واويلايش بلند مىشود (11).
و
در آتش بسوزد (12).
آرى
او در دنيا نزد همفكرانش مسرور بود (13).
او
مىپنداشت كه هرگز نزد ما برنمىگردد (14).
بلى
پروردگارش به وضعش بينا بود (15).
(هر
چند حاجتى به سوگند نيست ليكن) سوگند به شفق (16).
و
سوگند به شب و آنچه بپوشاند (17).
و
سوگند به ماه شب چهاردهم كه همه جوانبش نورانى مىشود (18).
كه
به زودى بعد از مرگ عوالمى را سير خواهيد كرد (19).
پس
چه مىشود ايشان را كه ايمان نمىآورند؟ (20).
و
چون قرآن خوانده مىشود خاضع نمىگردند؟ (21).
(و
اين به خاطر آن نيست كه بيان دعوت كننده قاصر باشد) بلكه كسانى كه كافر شدند تكذيب
خوى ايشان شده است (22).
و
خدا مىداند كه در دل چه چيز پنهان دارند (23).
پس
ايشان را به عذاب سخت بشارت ده (24).
مگر
آنهايى كه ايمان بياورند عملهاى صالح كنند كه اجرى بىمنت و قطع ناشدنى دارند
(25).
بيان
آيات
اين
سوره به قيام قيامت اشاره نموده، بيان مىكند كه براى انسان سيرى است به سوى
پروردگارش، او در اين مسير هست تا پروردگارش را ديدار كند، و خداى تعالى به
مقتضاى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 399