responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 385

(ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ )[1].

(إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ) منظور از آيات خدا در اينجا همان آيات قرآن است، براى اينكه سخن از تلاوت آن آيات دارد، و كلمه اساطير جمع اسطوره است، كه به معناى نوشته شده سطر به سطر است، و منظور كفار اين بوده كه اين آيات قرآنى اباطيل امت‌هاى گذشته است.

و معناى آيه اين است كه چون آيات قرآن بر آنان تلاوت مى‌شود، آياتى كه ايشان را از گناه و نافرمانى خدا بر حذر داشته و از روز قيامت و جزاى آن انذار مى‌كنند، در مقابل مى‌گويند اينها اباطيلند.

[اعمال زشت صفا و جلاى نفس را تيره كرده به آن نقش و صورتى مى‌دهند كه از درك حق مانع مى‌گردد]

(كَلَّا بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ) اين جمله ردع و انكار سخن تكذيب‌گران، يعنى رد(أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ) است.

راغب گفته: كلمه رين به معناى غبار و زنگ، و يا به عبارتى تيرگى است كه روى چيز گرانبهايى بنشيند (در نسخه‌اى ديگر آمده روى چيز شفافى بنشيند)، در قرآن آمده كه:(بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ...) يعنى گناهان مانند زنگى و غبارى شد كه روى جلاى دلهاشان را گرفت، و آن دلها را از تشخيص خير و شر كور كرد[2].

پس اين زنگ بودن گناهان بر روى دلهاى آنان عبارت شد از حائل شدن گناهان بين دلها، و بين تشخيص حق، آن طور كه هست.

از اين آيه شريفه سه نكته استفاده مى‌شود:

اول اينكه: اعمال زشت نقش و صورتى به نفس مى‌دهد، و نفس آدمى را به آن صورت در مى‌آورد.

دوم اينكه: اين نقوش و صورت‌ها مانع آن است كه نفس آدمى حق و حقيقت را درك كند، و ميان آن و درك حق حائل مى‌شود.

سوم اينكه: نفس آدمى بحسب طبع اوليش صفا و جلايى دارد كه با داشتن آن حق را آن طور كه هست درك مى‌كند، و آن را از باطل، و نيز خير را از شر تميز مى‌دهد، هم چنان كه در جاى ديگر فرمود:(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها)[3].


[1] و سپس سرانجام كار كسانى كه مرتكب گناهان مى‌شوند، اين است كه آيات خدا را تكذيب نموده و آن را استهزاء نمايند. سوره روم، آيه 10.

[2] مفردات راغب، ماده رين .

[3] و سوگند به نفس آدمى و آن كس كه آن را منظم ساخته، سپس خير و شر را به او الهام كرده است. سوره شمس، آيه 7 و 8.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 385
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست