responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 370

شمار بيرون است برقرار ساخت، و همه اينها مظاهرى از تدبير خداى تعالى است، او است كه اين نعمت‌ها را افاضه مى‌فرمايد، بدون اينكه منفعتى براى خود خواسته باشد، و بدون اينكه ناسپاسى انسانها مانع افاضه او شود، آرى افاضه او از كريمى او است.

(فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ)- اين آيه شريفه جمله عدلك را بيان مى‌كند، و به همين جهت در اول آن واو عاطفه نيامده. كلمه صورت به معناى نقشى است كه اجرام و اعيان به خود مى‌گيرند، و با صورت خاص به خود، از جرمهاى ديگر مشخص مى‌گردند، مثلا معلوم مى‌شود اين يكى سنگ و آن ديگرى كفش و آن سومى آجر است. و كلمه ما در آيه زايده است، كه صرفا به منظور تاكيد آمده.

و معنايش اين است كه: اى انسان چه باعث شد به پروردگار كريمت كه تو را آفريد، و اعضاء و قوايت را تسويه كرد، و در هر شكلى كه خواست تو را تركيب نمود، مغرور شوى؟

- با اينكه او نخواسته و نمى‌خواهد مگر چيزى را كه مقتضاى حكمت باشد- تو را به مقتضاى حكمت مركب كرد از نر و ماده، سفيد و سياه، بلند و كوتاه، چاق و لاغر، قوى و ضعيف، و غير اينها، و نيز مركبت كرد از اعضايى كه در همه افراد هست، و در بين خود از يكديگر متمايز است، نظير دو دست، دو پا، دو چشم، سر و بدن، و استواى قامت، و امثال آن كه همه اينها از مصاديق عدل در تركيب اجزا با يكديگر است، و يا به تعبير آيه شريفه‌(لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ)[1] احسن تقويم است و همه به تدبير رب كريم منتهى مى‌شود، و خود انسان در هيچ يك از آنها دخالتى ندارد.

(كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ) كلمه كلا مثل كلمه حاشا ردع و انكار را مى‌رساند، در اينجا مى‌خواهد مغروريت انسان به كرم خداى تعالى را ردع كند، كه انسانهاى ناسپاس آن را وسيله و بهانه كفر و معصيت خود كردند، مى‌فرمايد مغرور نشويد كه اين غرور سودى به حال شما نخواهد داشت.

(بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ)- يعنى نه، بلكه شما جزا را تكذيب مى‌كنيد، در اين جمله از آنچه از آيه‌(ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ) استفاده مى‌شود اعراض شده، از آن جمله استفاده مى‌شود كه علت كفر و معصيت آنان مغرور شدن به كرم الهى بوده، و گر نه به قيامت و جزا و لو بالقوه اعتراف دارند، چون فطرت سليم بر آن حكم مى‌كند، در اين جمله مى‌فرمايد: نه، علت اين نيست، بلكه علت واقعى اين جرأت و حسارت بر كفران و نافرمانى، بدون كمترين ترسى از


[1] كه ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريده‌ايم. سوره تين، آيه 4.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 370
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست