responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 351

و در حقيقت مسئول قتل اين دختر پدر او است تا انتقام وى را از او بگيرند، ليكن در آيه، مسئول را خود آن دختر دانسته و مى‌فرمايد از خود او مى‌پرسند به چه جرمى كشته شد؟

اين هم نوعى تعريض و توبيخى است از قاتل آن دختر و هم زمينه چينى است براى اينكه آن دختر جرأت كند و از خداى تعالى بخواهد كه انتقام خون او را بگيرد، و آن گاه خداى تعالى از قاتل او سبب قتل او را بپرسد، و سپس انتقامش را بگيرد، در نتيجه مى‌توان گفت اسلوب كلام در اين آيه نظير اسلوب در آيه زير است، كه مى‌فرمايد:(وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ)[1].

و بعضى‌[2] گفته‌اند اگر نسبت مسئوليت را به خود موءودة داده از باب مجاز عقلى است، و مراد اين است كه: از وضع او پرسش مى‌شود، نظير مجازى كه در آيه (إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلًا) [3] بكار رفته.

(وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ) يعنى روزى كه نامه‌هاى اعمال براى حساب باز مى‌شود.

(وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ) در مجمع البيان گفته: كلمه كشط به معناى قلع و كندن چيزى است كه سخت به چيز ديگر چسبيده، و قهرا كندنش نيز به شدت انجام مى‌شود[4]. و كشط آسمان قهرا با آيه‌(وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ)[5]، و آيه‌(وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزِيلًا)[6] و ساير آيات مربوطه به اين معنا منطبق مى‌شود.

(وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ) مصدر تسعير كه فعل سعرت مشتق از آن است به معناى شعله‌ور ساختن آتش‌


[1] و آن زمان را كه خداى تعالى فرمود: اى عيسى بن مريم آيا تو به مردم گفته‌اى كه من و مادرم را دو معبود براى خود بگيريد؟ سوره مائده، آيه 116.

[2] تفسير مجمع البيان، ج 10، ص 444.

[3] همانا از عهد سؤال مى‌شود. سوره اسراء، آيه 34.

[4] مجمع البيان، ج 10، ص 443.

[5] و آسمانها پيچيده در دست او است. سوره زمر، آيه 67.

[6] و به خاطر آور روزى را كه آسمان با ابرها از هم شكافته مى‌شود و فرشتگان نازل مى‌گردند.

سوره فرقان، آيه 25.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 351
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست