نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 341
خدا را
عبادت نكرده، و دستورات او را به انجام نرسانيده، درست نيست.
و
وجه نادرستيش اين است كه: ضمير (به حسب قواعد عربى) به انسان بر مىگردد كه در صدر
آيات آمده بود، و عموميت آن هم بر حسب طبع انسان منظور است، كه طبعا افراطگر در كفر
است، و اما بر حسب فعليت قهرا به انسانهايى تطبيق مىكند كه فعلا داراى كفر هستند.
[انسان
با نظر در طعام خود (كه يكى از نعم بى شمار الهى است) سعه تدبير ربوبى را مشاهده
خواهد كرد]
(فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ) اين جمله
به شهادت حرف فاء كه در اولش آمده، متفرع بر جملات قبل است، البته
تفرع تفصيل بر اجمال مىباشد، پس در اين صورت، نظر و مطالعه انسان را پيرامون
طعامى كه مىخورد و با آن سد رمق مىكند و بقاى خود را تضمين مىنمايد لازم
مىداند- با اينكه نعمت طعام يكى از ميليونها نعمتى است كه تدبير ربوبى آنها را
براى رفع حوايج بشر در زندگيش فراهم كرده- و دستور مىدهد اگر در همين يك نعمت
مطالعه كند، سعه تدبير ربوبى را مشاهده خواهد كرد، تدبيرى كه عقلش را متحير و
مبهوت خواهد كرد، آن وقت خواهد فهميد كه خداى تعالى چقدر نسبت به صلاح حال انسان و
استقامت امر او عنايت دارد، آن هم چه عنايتى دقيق و محيط.
و
مراد از انسان- بطورى كه گفته شده-[1] غير آن
انسانى است كه نامش در اول اين فصل از آيات ذكر شد، چون مراد از آن انسان، خصوص
افرادى است كه در كفر ورزيدن مبالغه مىكنند، به خلاف انسان در آيه مورد بحث، كه
مامور شده به طعام خود نظر كند، چون منظور از آن عموم انسانها است، و همين جهت بود
كه دوباره كلمه انسان را ذكر كرد، و گر نه اگر منظور همان انسان
مىبود مىفرمود: فلينظر الى طعامه يعنى همان انسان كه نامش را برديم
بايد به طعام خود نظر كند.
(
أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا) ...(وَ
لِأَنْعامِكُمْ ) قرائتى كه فعلا دائر در بين مسلمين است
كلمه أنا را با فتحه همزه مىخوانند، كه بنا بر آن جمله مورد بحث
بيانى تفصيلى براى تدبير خداى تعالى مىشود، كه چگونه طعام انسان را مىآفريند،
بله البته اين مرحله ابتدايى از آن تدبير تفصيلى است، و گرنه بيان مستوفا و كامل
آن خصوصيات كه در نظام آفرينش طعام برقرار است، و نظام وسيعى كه در همه اين امور و
روابط كونى كه بين هر يك از آن امور و بين انسان برقرار است، چيزى نيست كه بتوان