responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 328

قرآن تذكر مى‌دهد بر مى‌گردد، و معنايش اين است كه: هر كس خواست مى‌تواند بياد قرآن و يا معارفى كه قرآن تذكر مى‌دهد بوده باشد، و قرآن اين را تذكر مى‌دهد كه مردم بدانچه فطرت به سوى آن هدايت مى‌كند منتقل شوند، و آن، عقائد و اعمال حقه‌اى است كه در لوح فطرت محفوظ است.

و در اينكه تعبير فرمود به‌(فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ) اشاره است به اينكه در دعوت قرآن به تذكر، هيچ اكراه و اجبارى نيست، و داعى اسلام كه اين دعوت را مى‌كند براى اين نيست كه نفعى عايد خودش شود، تنها و تنها نفع آن عايد خود متذكر مى‌شود، حال اختيار با خود او است.

[مقصود از اينكه در باره قرآن فرمود:(فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ...)]

(فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ) در مجمع البيان گفته: كلمه صحف جمع صحيفه است، و عرب هر چيزى را كه در آن مطلبى نوشته شده باشد صحيفه مى‌نامد، هم چنان كه كتابش هم مى‌خواند، حال چه اينكه ورقه و كاغذى باشد و يا چيز ديگرى‌[1].

و جمله فى صحف خبرى است بعد از خبر براى كلمه ان ، و ظاهر آن اين است كه: قرآن به دست ملائكه در صحفى متعدد نوشته شده بوده. و اين ظاهر، سخن آن مفسر[2] را كه گفته: مراد از صحف لوح محفوظ است ضعيف مى‌سازد، چون در كلام خداى تعالى در هيچ موردى از لوح محفوظ به صيغه جمع از قبيل صحف و كتب و الواح تعبير نشده. نظير اين قول در بى‌اعتبارى سخن آن مفسر[3] ديگر است كه گفته: مراد از صحف، كتب انبياى گذشته است. چون اين معنا با تعبير(بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ...) نمى‌سازد، زيرا ظاهر اين تعبير اين است كه صفت صحف باشد.

مكرمة يعنى معظم،(مَرْفُوعَةٍ) يعنى رفيع القدر نزد خدا،(مُطَهَّرَةٍ) يعنى پاكيزه از قذارت باطل و سخن بيهوده و شك و تناقض، هم چنان كه در جاى ديگر فرمود:(لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ)[4]، و نيز در اينكه مشتمل بر سخن بيهوده نيست فرموده:(إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ)[5]، و در اينكه مشتمل بر مطلب مورد شكى نيست، فرموده:


[1] مجمع البيان، ج 10، ص 436.

[2] تفسير روح المعانى، ج 30، ص 42.

[3] تفسير روح المعانى، ج 30، ص 42.

[4] نه در حال نزول مشتمل بر باطل است، و نه بعدها چيزى از معارفش باطل مى‌شود. سوره فصلت، آيه 42.

[5] كه اين سخن حق است و شوخى نيست. سوره طارق، آيه 13 و 14.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 328
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست