نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 321
بعضى[1]
ديگر گفتهاند: مراد از لبث مدتى است كه در دنيا بودند. و اين وجه بسيار سخيف و
بىپايه است.
بحث
روايتى [ (چند روايت راجع به سؤال مردم از زمان وقوع قيامت و جواب خداى تعالى)]
در
تفسير قمى در ذيل آيه(وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ
نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى)،
آمده كه اين در باره بنده خدا است، كه وقتى در برابر معصيت خدا قرار مىگيرد با
اينكه مىتواند مرتكب شود، از ترس خدا مرتكب نمىشود، و بخاطر نهى خدا نفس خود را
از ارتكاب آن نهى مىكند، و تلافى اين عملش همان جنت است، و در تفسير آيه(يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها) فرمود:
يعنى چه وقت بپا مىشود؟ و خداى تعالى در پاسخش فرمود:(إِلى رَبِّكَ مُنْتَهاها) يعنى علم آن نزد پروردگار تو است، و
در معناى جمله(إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها) فرمود:
يعنى بعضى از يك روز[2].
و
در الدر المنثور است كه ابن ابى حاتم و ابن مردويه به سندى ضعيف از ابن عباس روايت
كردهاند كه گفت: مشركين مكه از رسول خدا 6 مىپرسيدند متى تقوم
الساعة و منظورشان از اين سؤال مسخره كردن اعتقاد به قيامت بود، و لذا در
اين باره اين آيه نازل شد:(يَسْئَلُونَكَ عَنِ
السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها ...)[3].
و
در همان كتاب آمده كه بزار، ابن جرير، ابن منذر، حاكم، (وى حديث را صحيح دانسته) و
ابن مردويه از عايشه روايت كردهاند كه گفت: از رسول خدا 6 همواره از مساله
قيامت سؤال مىشد تا آنكه آيه(فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها
إِلى رَبِّكَ مُنْتَهاها) نازل شد بر رسول خدا 6 آن وقت
ديگر سؤال نشد[4].
مؤلف:
اين روايت را از عدهاى از كتب حديث بدون ذكر سند از عروه نيز روايت كرده[5]،
و نيز نظير آن را از عدهاى ديگر از آن كتب از شهاب بن طارق هم نقل كرده[6]،
و ليكن سياق آيه با اين روايات نمىسازد، چون حاصل از همه اين روايات اين است كه
آيه پاسخ از سؤال مردم باشد، در حالى كه سياق آيه چنين چيزى را نمىرساند.