responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 302

اين گفتارى است از كفار، البته در صورتى كه جمله‌(أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ ...) از سخنانى باشد كه كفار در دنيا آن را به منظور استهزاء گفته باشند و بهمين جهت بوده كه قرآن كريم سياق را تغيير داده، فرمود:(قالُوا تِلْكَ إِذاً ...)، چون قبلا فرموده بود: مى‌گويند:(أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ ...)، و اما بنا بر اينكه جمله مزبور حكايت گفتارى باشد كه كفار در روز قيامت آن را مى‌گويند، در آن صورت انگيزه‌شان اظهار حسرت و نفرت است.

(فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ) ضمير هى به كلمه كرة بر مى‌گردد. و بعضى‌[1] گفته‌اند: به كلمه رادفة كه منظور از آن نفخه دوم است بر مى‌گردد، و كلمه زجر به معناى طرد كردن كسى با آواز و نهيب است، و اگر نفخه دوم را زجره خوانده، از اين جهت بوده كه انسان با اين نهيب از نشاه مرگ به نشاه حيات، و از باطن زمين به روى زمين منتقل مى‌شود، و كلمه اذا فجائيه است، يعنى معناى ناگاه و ناگهان را مى‌دهد، و كلمه ساهرة به معناى زمين هموار، و يا زمين خالى از گياه است.

و اين دو آيه در مقام جواب از استبعادى است كه از جمله‌(أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ ...) نسبت به قيامت استفاده مى‌شود، و معناى آن اين است كه براى ما دشوار نيست كه ايشان را بعد از مردن زنده كنيم، و دوباره به زندگى برگردانيم، براى اينكه برگشتن آنان- و يا به قول آن مفسر ديگر نفخه دوم- بيش از(زَجْرَةٌ واحِدَةٌ) مئونه ندارد، به محضى كه آن زجره محقق شود، ناگهان همه زنده گشته و روى زمينى تخت و يا بى‌آب و علف قرار خواهند گرفت، با اينكه لحظه قبل از آن مرده و در شكم زمين بودند.

پس دو آيه مورد بحث در معناى آيه زير است كه مى‌فرمايد:(وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ)[2].

[داستان موسى 7 و فرعون و آنچه اشاره به اين داستان در اين مقام افاده مى‌كند]

(هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ ...) اين آيه تا پايان دوازده آيه اشاره‌اى است به خلاصه‌اى از داستان موسى (ع)، و فرستاده شدنش به سوى فرعون، و اينكه فرعون دعوت آن جناب را رد نموده، و خداى تعالى او را به عذاب دنيا و آخرت گرفتار ساخت.

اين آيات در عين حال مشركين را كه منكر قيامتند و با اين انكار خود دعوت دينى‌


[1] روح المعانى، ج 30، ص 28.

[2] مساله قيامت نيست مگر نظير چشم به هم زدن و يا فورى‌تر از آن. سوره نحل، آيه 77.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 302
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست