نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 28
بنا بر اين
تو هم اى پيامبر رهاشان كن در لجن فرو روند و سرگرم بازى باشند تا ناگهان و تهى
دست به روزى برخورند كه وعدهاش را از پيش به ايشان داده بودند (42).
روزى
كه به سرعت از قبرها در آيند و همه به سوى يك نقطه به سرعت به راه افتند گويى در
آنجا به سوى علامتى روان مىشوند (43).
اما
در حالتى كه چشمهايشان از شدت شرمندگى به پايين افتاده ذلت از سراپايشان مىبارد و
به ايشان گفته مىشود اين است همان روزى كه وعدهاش را مىدادند (44).
بيان
آيات
بعد
از آنكه در فصل اول از آيات اين سوره در ذيل داستان درخواست عذاب بيان كرد كه
عذابى واقع شدنى دارند، كه هيچ دافعى از آن نيست، و آن عذاب آتشى است متلظى، و
نزاعة للشوى، كه هر اعراضگر، و هر كسى را كه مال جمع مىكند و گنجينه مىسازد به
سوى خود مىكشد.
و
نيز بعد از آنكه در فصل دوم از آن آيات ملاك گرفتارى آنان به اين بدبختى را ذكر
كرد و فرمود كه: ملاك آن اين است كه انسان مجهز به غريزه هلع و غريزه حب خير براى
خويش است، و اين غريزهها او را به پيروى هواى نفس مىكشاند و وادار مىكند در
برابر هر حقى كه با آن مواجه مىشود استكبار كند، و از اين راه به آتش جاودانهاش
مبتلا مىكند، آتشى كه به جز صالحان و معتقدين به روز جزا و ترسندگان از عذاب
پروردگار، كسى از آن نجات نمىيابد.
اينك
در اين فصل از آيات- كه فصل سوم است- روى سخن را به همان كفار نموده مثل كسى كه از
رفتار آنان به تعجب آمده، سخن مىگويد، چون ايشان دورادور رسول خدا 6 را گرفته
چپ و راست او را احاطه كردهاند، و از او جدا نمىشوند، اما با دلهايى متفرق. و با
چشم ظاهرى به آن جناب اقبال نمودهاند، ولى دلهايشان از آن جناب اعراض دارد، لذا
رسول گرامى خود را مخاطب قرار داده مىفرمايد: چرا اينان اينطورند؟ آيا يك يك
اينان انتظار دارند در عين اينكه كافرند داخل در جنت نعيم شوند؟ با اينكه خداى
سبحان مقدر فرموده با جنت خود به جز افراد مؤمن را كه خود استثنا كرده كسى را
گرامى ندارد، آيا اينها با اين توقعشان مىخواهند از خدا سبقت بگيرند و او را عاجز
سازند؟ و حكم او را نقض و تقدير او را باطل سازند؟ حاشا كه بتوانند، زيرا خدايى كه
آنان را از
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 28