نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 262
بعضى[1]
ديگر گفتهاند: معنايش اين است كه خلقت هر يك نفر از شما از دو منى يعنى منى مرد و
منى زن بوده. ولى اين وجوه ضعيفند.
و
بعضى[2] گفتهاند:
التفاتى كه در آيه از غيبت- سيعلمون- به خطاب- خلقناكم- به كار رفته، به منظور
مبالغه در الزام و اسكات خصم بوده.
(وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً) كلمه سبات به معناى
راحتى و فراغت است، چون خوابيدن باعث آرامش و تجديد قواى حيوانى و بدنى مىشود، و
خستگى ناشى از بيدارى و تصرفات نفس در بدن از بين مىرود.
بعضى[3]
گفتهاند: كلمه سبات به معناى قطع است، و اگر خواب را قطع خوانده، بدين
جهت بوده كه در خواب تصرفات نفس در بدن قطع مىشود. اين وجه هم نزديك به همان وجه
قبلى است.
بعضى[4]
ديگر گفتهاند: سبات به معناى مرگ است، و اگر خداى سبحان خواب را جزو
مرگ دانسته، تنها در اين آيه نبوده، در آيه ديگر نيز آن را مرگ خوانده و فرموده:(هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ)[5]،
ليكن اين معنا بعيد است، و آيهاى كه شاهد آورده، خداى تعالى در آن خوابيدن را
توفى- تحويل گرفتن- خوانده، نه ميراندن، بلكه قرآن كريم تصريح دارد بر اينكه
خوابيدن مردن نيست، و فرموده:(اللَّهُ يَتَوَفَّى
الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها)[6].
(وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً) يعنى ما شب را چون لباس ساترى قرار
داديم كه با ظلمتش همه چيز و همه ديدنىها را مىپوشاند، همانطور كه لباس بدن را
مىپوشاند، و اين خود سببى است الهى كه مردم را به دست كشيدن از كار و حركت
مىخواند، و متمايل به سكونت و فراغت و برگشتن به خانه و خانواده مىسازد.
و
از بعضى[7] حكايت شده
كه گفتهاند: مراد از لباس بودن شب اين است كه چون