نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 247
و مراد اين
باشد كه ما بر همه اينها تواناييم. ولى وجه قبلى وجيهتر است.
و
معناى آيه اين است كه: ما شما را از آبى پست و ناچيز كه همان نطفه باشد
آفريدهايم، و آن آب را در قرارگاهى محفوظ كه همان رحم مادران باشد جاى داديم، و
تا مدتى معلوم كه همان مدت حمل باشد در آنجا نگه داشتيم، پس ما همه اين حوادث و
صفات و احوال را كه با هستى شما ارتباط دارند تقدير كرديم، و چه خوب مقدرى هستيم
ما.
در
اين آيات و اينكه مضمونش حجتى بر وحدانيت خداى تعالى در ربوبيت است، نظير آن بيانى
كه در آيات سابق داشتيم جريان دارد. و همچنين در اينكه اين حجت، حجت بر تحقق يوم
الفصل نيز هست، چون ربوبيت اقتضاى آن دارد كه مربوبين در برابر ساحتش خضوع كنند، و
اين خضوع همان گرويدن به دينى است كه مربوب را مكلف به تكاليفى مىكند، و تكليف هم
جز بر دائر كردن جزا در برابر اطاعت و عصيان تمام نمىشود، و روزى كه مكلفين در آن
روز به جزاى اعمال خود مىرسند، همان يوم الفصل است.
(
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً أَحْياءً وَ أَمْواتاً) ...(فُراتاً ) كلمه كفات و همچنين كلمه كفت به معناى جمع
كردن و ضميمه كردن است، مىفرمايد: مگر ما نبوديم كه زمين را كفات كرديم، يعنى
چنان كرديم كه همه بندگان را در خود جمع مىكند، چه مردهها را و چه زندهها را.
بعضى[1] گفتهاند:
كفات جمع كفت به معناى ظرف است. و معناى آيه اين است كه: مگر ما زمين را ظرفهايى
براى جمع احيا و اموات نكرديم.
(وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ)- كلمه رواسى
جمع راسيه است، كه به معناى كوه پا بر جا و استوار است، و
شامخات به معناى كوههاى بلند است، و گويا آوردن كلمه رواسى
زمينهچينى است براى آيه(وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً
فُراتاً)، چون نهرها و چشمههاى طبيعى همه از كوهها منفجر مىشود، و به طرف
دشتها سرازير مىگردد، و كلمه فرات به معناى آب گوارا است، در دليل
بودن اين آيات هم همان بيان كه در آيات قبل داشتيم مىآيد.
[وصف
عذابى كه مكذبان قيامت در آن روز به سوى آن روانه مىشوند]
(انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ) اين آيه
حكايت فرمانى است كه در يوم الفصل به ايشان داده مىشود، صاحب كلام خداى تعالى
است، به قرينه اينكه در آخر آيات مىفرمايد: اگر نيرنگى داريد به كار
ببريد ،