نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 198
اسبابى كه
وسيله ابلاغ اين هدايت به تك تك افراد است، در پارهاى جوامع و يا پارهاى زمانها
و يا پارهاى اشخاص مساعدت نكند، چون معمولا هيچ انسانى چيزى را بىواسطه يا با
واسطه از تمامى افراد بشر نمىخواهد، و اگر بخواهد نمىتواند خواسته خود را به
تمام افراد بشر برساند.
آيه
شريفه(وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ)[1]،
به معناى اول و آيه(لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ
آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ)[2] به
معناى دوم اشاره دارد. پس همين كه دعوت انبيا به آدمى برسد، و به طورى برسد كه حق
برايش روشن گردد، حجت خدا بر او تمام مىشود، و كسى كه اين دعوت به وى نرسد، و يا
اگر رسيد آن طور واضح كه حق برايش منكشف شده باشد نرسيده، چنين كسى را خداى تعالى
مورد فضل خود قرار داده، او را مستضعف خوانده در باره آنان فرموده:(إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا
يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا)[3].
و
يكى از ادلهاى كه دلالت مىكند بر اينكه دعوت الهى كه همان هدايت به سبيل است حق
و واجب الاتباع بر انسان است، اين است كه فطرت انسان بدان حكم مىكند، و خلقتش
مجهز به جهازى است كه آن جهاز نيز آدمى را به سوى آن سبيل كه همان اعتقاد حق و عمل
صالح است دعوت مىكند، و علاوه بر اين در خارج هم اين دعوت از طريق نبوت و رسالت
صورت گرفته، و معلوم است كه سعادت هر موجودى و كمال وجودش در آثار و اعمالى است كه
مناسب با ذات او و سازگار با ادوات و قوايى باشد كه مجهز به آن است، انسان هم از
اين كليت مستثنى نيست، سعادت و كمال او نيز در پيروى دين الهى است، كه سنت حيات
فطرى او است، سنتى كه هم عقلش بدان حكم مىكند و هم انبيا و رسولان (ع به سوى آن
دعوتش كردهاند.
(إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالًا وَ سَعِيراً)
كلمه اعتاد به معناى تهيه كردن است، و كلمه سلاسل جمع
سلسله است، كه به معناى قيدى است كه دست و پاى مجرم را با آن مىبندند، و
كلمه اغلال جمع غل
[1] و هيچ امتى نبوده مگر آنكه در ميانشان ترساننده و راهنمايى
بوده است. سوره فاطر، آيه 24.
[2] تا قومى كه پدرانشان به كتب آسمانى پيشين انذار شدند تو هم
خود آنها را به اين قرآن انذار كنى و بترسانى كه ايشان غافلند. سوره يس، آيه 6.
[3] ... مگر مستضعفين از مردان و زنان و فرزندان، كه نه
مىتوانند چارهاى بينديشند و نه راه بجايى مىبرند. سوره نساء، آيه 98.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 198