responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 179

جوابش اين شد كه اينان به خاطر آنكه محجوب از پروردگار خود نيستند، نظرشان به هر چيزى به عنوان آيت خداست، و آيت بدان جهت كه آيت است محجوب از صاحب آيت نيست، و خودش بين ناظر و او حاجب نمى‌شود، پس نظر كردن به آيت عينا نظر كردن به صاحب آيت است، و اين طايفه در حقيقت جز به پروردگار خود نظر نمى‌كنند.

مفسرين ديگر از اين اشكال جواب ديگرى داده‌اند[1] و آن اين است كه: مقدم آمدن‌(إِلى‌ رَبِّها) براى افاده حصر نيست بلكه تنها براى رعايت قافيه آخر آيات است، و بر فرض هم كه براى افاده حصر باشد، نظر كردن به غير خدا در جنب نظر كردن به خدا نظر شمرده نمى‌شود، و بر فرض هم كه شمرده شود منظور آيه نظر كردن به خداى تعالى در بعضى از احوال است، نه در همه احوال، و اين جواب خالى از تكلف نيست، چون بدون هيچ دليلى آيه را تقييد كرده. علاوه بر اين، پاسخ اين معنا نمى‌شود كه آيه شريفه رؤيت و نظر را به وجه نسبت داده، نه به ديدگان، و نفرمود: عيون- و يا ابصار- الى ربها ناظرة ، از اين هم كه بگذريم نفرموده: وجوه اهل بهشت گاهى ناظر به خداست، و گاهى به نعمت‌هاى بهشتى، بلكه وجوه آنان دائما به سوى خداى تعالى است.

(وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ) مفسرين‌[2] مصدر بسور را به شدت خشم و عبوس تفسير كرده‌اند، و در اينجا ظن به معناى علم است، و كلمه فاقره صفتى است كه موصوفش حذف شده، تقديرش فعلة فاقرة است، و فاقره از ماده فقر است، كه به معناى آسيب ديدن ستون فقرات است.

و بعضى‌[3] گفته‌اند: از باب فقرت البعير است، يعنى بينى شتر را با آتش داغ نهاد.

و معناى آيه اين است كه: وجوهى در آن روز به سختى عبوس است، مى‌داند كه با آنان رفتارى مى‌شود كه پشتشان شكسته شود، و يا دماغشان به آتش داغ شود. احتمال هم دارد كلمه تظن خطاب به رسول خدا 6 بوده باشد بدان جهت كه فردى شنونده است و ظن هم به همان معناى معروفش باشد.

(كَلَّا إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ) اين جمله رد از اين عمل ايشان است كه زندگى دنياى عاجله را دوست مى‌دارند و آن را مقدم بر زندگى آخرت مى‌دارند، گويا فرموده: از اين رفتارتان دست برداريد كه اين زندگى‌


[1] روح المعانى، ج 29، ص 145.

[2] روح المعانى، ج 29، ص 146.

[3] تفسير فخر رازى، ج 30، ص 230.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست