responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 177

است به داستان روز قيامت كه قبلا ذكر شده بود، و خطاب در آن كه مى‌فرمايد: لا تحرك به رسول خدا 6 است، و ضمير به به روز قيامت بر مى‌گردد، و معنايش اين است كه: اى پيامبر! زنهار، كه زبان خود را به سؤال از وقت قيامت حركت مده، هر چند كه تو نه منكر قيامتى، و نه آن را استهزا مى‌كنى، لتعجل به ليكن داعيت بر اين سؤال عجله در تشخيص آن است‌(إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ)، يعنى به حكم حكمت ما واجب است كه مردم را در آن روز جمع كنيم، و شرح اوصاف آن را در قرآن به سوى تو وحى مى‌كنيم، (فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ‌) يعنى وقتى آيات راجع به قيامت را مى‌خوانيم، با اعمالى كه مقتضاى ايمان به قيامت است خواندن ما را پيروى كن، و مستعد آن روز بشو،(ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ)، يعنى بعد از بيان آن در قرآن با نفخه صور آن را بيان مى‌كنيم. اين بود خلاصه تفسير آن مفسر، كه خواننده خود به نادرستى آن واقف است.

و ما در تفسير جمله‌(وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ) گفتيم اين نهى از عجله به قرآن مؤيد مطلبى است كه در روايات آمده كه فرموده‌اند: نزول دفعى همه قرآن بر قلب نازنين رسول خدا 6 غير نزول تدريجى آن است.

(كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ) خطاب در اين آيه به همه مردم است، و از باب تعميم خطاب قبلى است كه به رسول خدا 6 مى‌فرمود: لا تحرك ، براى اينكه خطاب در لا تحرك خطابى است معترضه، و هيچ ارتباطى به ما قبل و ما بعد خود ندارد.

و كلمه كلا ردعى است از كلام سابق كه مى‌فرمود:(أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ)، و مى‌فرمود:(بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ)- يعنى زندگى عاجله كه همان زندگى دنيا است-(وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ) يعنى زندگى آخرت را ترك مى‌كنيد، و كلمه بل از اين پندار كه بعد از مرگ، احياء و بعثى نباشد، اعراض كرده، نظير اعراضى كه همين كلمه در جمله (بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ‌) كرده است.

(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ) اين دو جمله وصف روز قيامت است كه چهره‌هاى مردم را دو قسم مى‌كند، يكى ناضره و ديگرى باسرة و نضره و نضارت چهره و درخت و امثال آن به معناى خرمى و زيبايى و بهجت آنها است: و معناى دو جمله مورد بحث با در نظر گرفتن اينكه در مقابل‌(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ ...) قرار گرفته چنين مى‌شود كه وجوهى در آن روز كه قيامت بپا مى‌شود زيبا و خرم است، و مسرت و بشاشت درونى از چهره‌ها نمايان است، هم چنان كه در جاى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 177
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست