نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 157
كفار در
حالى از تذكره نفرت و اعراض مىكنند كه گويى خران وحشىاند، و از شير و يا شكارچى
مىگريزند.
(بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى صُحُفاً مُنَشَّرَةً)
منظور از صحف منشره كتاب آسمانى بر دعوت حق است، در اين كلام با آمدن
كلمه بل از سخن قبلى اعراض شده، مىفرمايد اعراضشان از تذكر، صرفا به
خاطر نفرت نيست، بلكه هر فردى از ايشان توقع دارد كه كتابى از ناحيه خدا و مشتمل
بر آنچه قرآن مشتمل بر آن است نازل شود.
و
اين نسبتى كه به كفار داده كنايه است از استكبار آنان نسبت به خداى سبحان،
مىفرمايد اينان به شرطى حاضرند دعوت محمد 6 را بپذيرند، و آن را رد نكنند كه
براى هر يك از ايشان مستقلا كتابى آسمانى نازل شود، و اما دعوت از طريق رسالت را
به هيچ وجه نمىپذيرند، هر چند كه حق باشد و معجزاتى روشن آن را تاييد كند.
پس
آيه شريفه در معناى آيه زير است كه حكايت گفتار كفار است كه گفتند:(لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتى مِثْلَ ما أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ)[1]. و
نيز در معناى آيه زير است كه حكايت گفتار امتها به رسولان خويش است(إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا)، و اساس
اين گفتار و حجت آنان بر نفى رسالت رسولان، در سابق بيان شد.
بعضى[2]
گفتهاند: آيه شريفه در معناى سخنى است كه كفار مكه به رسول خدا 6 گفتند، و قرآن
را چنين حكايت مىكند:(وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى
تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُهُ)[3].
ليكن
اين سخن درست نيست، براى اينكه مدلول آيه مورد بحث اين است كه بر يك يك آنان صحفى
منشره نازل شود، غير از آنچه بر ديگران نازل شده، و آيه سوره اسرى اين را
نمىگويد، بلكه مدلول آن اين است كه يك كتاب از آسمان بر پيامبر نازل شود كه همه
آن را بخوانند.
[1] هرگز ايمان نخواهيم آورد تا وقتى كه براى ما نازل شود همانند
آنچه كه براى رسولان خدا نازل شده. سوره انعام، آيه 124.