نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 118
آن نبود از
اول تشريع نمىشد، چون خداى تعالى هيچ فردى را تكليف به غير ميسور نمىكند(لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا
وُسْعَها)[1].
علاوه
بر اين، در آيه شريفه پيغمبر خود و طايفهاى از مؤمنين را تصديق كرده كه ثلث و يا
نصف و يا كمتر از دو ثلث را شبزندهدارى مىكردند، و مىتوانستند اين اندازهها
را رعايت كنند، و ميسر نبودن آن را به جميع مردم نسبت داده، و معلوم است كه جميع
مردم عبارتند از آنها كه اين كار را مىكردند، و آنهايى كه نمىكردند، پس حكم
شبزندهدارى شاق بر مجموع من حيث المجموع است، نه شاق بر تك تك عموم مسلمانان، و
چون چنين است تكليف را طورى تخفيف داد كه هم اصل تكليف براى افرادى كه قادر بر
اندازهگيرى هستند بماند، و هم آسانتر آن براى همه ميسور شود، و فرمود:(فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ)، و حكم
شبزندهدارى چه حد اكثرش يعنى ثلث و دو ثلث و نصف و چه حد اقلش يعنى خواندن مقدار
ميسور از قرآن براى عموم مؤمنين مستحبّ است.
مفسرين
در اينكه منظور از قيام ليل چيست اختلاف كردهاند، آيا قرائت قرآن در
خارج نماز است و يا خود نماز خواندن در شب است؟ و بنا بر اينكه منظور نماز باشد،
اختلاف كردهاند در اينكه آيا اين نماز بر پيامبر 6 و همه مؤمنين واجب است، و يا
براى همه مستحبّ است، و يا بر رسول خدا 6 واجب و بر سايرين مستحبّ است؟ و نيز اختلاف
كردهاند در اينكه آيا آيه مربوط به قيام ليل به وسيله آيه مورد بحث نسخ شده؟ و
آيا حكم نماز شب مبدل به قرائت قرآن به قدر ميسور شده؟ و اين اقوال كثير چيزى نيست
كه تعرض به آنها فايده داشته باشد.
(عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ
يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ
اللَّهِ)- اين قسمت از آيه به مصلحت ديگرى كه باعث تخفيف در امر به قيام در
ثلث و نصف و كمتر از دو ثلث شد اشاره مىكند، مىفرمايد: علاوه بر اينكه حكم ياد
شده بر عامه مكلفين دشوار است، اين دشوارى در باره بيماران و مسافران و رزمندگان
بيشتر است، و مراد از ضرب فى الارض ، مسافرت، و مراد از ابتغاء
من فضل اللَّه طلب روزى از راه مسافرت به نواحى زمين براى تجارت است.
(فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ
أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً)- در اين قسمت از آيه حكم
تخفيف را تكرار مىكند تا مطلب تاكيد شود، و ضمير منه به قرآن بر