responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 11

گويى وقتى گفته شد: هيچ حميمى از حال حميم خود نمى‌پرسد ، شخصى پرسيده: مگر انسان آن روز خويشاوند خود را مى‌بيند؟ جواب مى‌دهد:(يُبَصَّرُونَهُمْ)، ممكن هم هست اين جمله صفت حميما باشد، آن وقت معنا چنين مى‌شود: هيچ حميمى از حال حميمى كه نشانش مى‌دهند نمى‌پرسد .

و يكى از تفسيرهاى بسيار ناچسب كلام بعضى‌[1] از مفسرين است كه گفته‌اند:

معناى جمله يبصرونهم اين است كه ملائكه كفار را نشان مى‌دهند. و نيز كلام بعضى‌[2] ديگر كه گفته‌اند: مؤمنين دشمنان كافر خود را نشان مى‌دهند كه چگونه در عذاب شكنجه مى‌شوند و آن وقت به ايشان زخم زبان مى‌زنند و همچنين كلام بعضى‌[3] ديگر كه گفته‌اند پيروان ضلالت پيشوايان ضلالت را نشان مى‌دهند كه اينها رؤساى ما بودند. همه اين وجوه باطل است، چون دليلى بر آنها نيست.

(يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ) در مجمع البيان گفته: مصدر مودت كه فعل يود از آن مشتق است، هم به معناى آرزو مى‌آيد و هم به معناى محبت، هم گفته مى‌شود وددت الشي‌ء- من آرزومند فلان چيزم و هم گفته مى‌شود: وددت الشي‌ء- من فلان چيز را دوست مى‌دارم ، و گاهى در يك مورد هر دو معنا را مى‌دهد[4]. و ممكن است استعمالش در معناى آرزو از باب تضمين باشد، يعنى به طور ضمنى بر آن دلالت كند.

و در معناى يفتدى گفته: افتداء كه مصدر آن است به معناى اين است كه مثلا اگر ضررى متوجه جان خودت و يا شخصى ديگر شده چيزى را فداى او كنى، و آن ضرر را با آن بدل و عوض برگردانى. و در معناى كلمه فصيلة گفته است وقتى از يك قبيله كه همه در جد بزرگ مشتركند، يك تيره جدا شود، و جدى اختصاصى و جداگانه براى خود قائل شود، آن تيره را فصيله از آن قبيله مى‌گويند[5] و بعضى‌[6] ديگر گفته‌اند: فصيله به معناى عشيره نزديكى است كه از يك قبيله جدا شده باشد، نظير پدران نزديك و عموهاى نزديك.

و سياق اين آيات سياق اعراض و ترقى نسبت به جمله‌(وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً) است، در نتيجه چنين معنا مى‌دهد كه مجرم به خاطر جرمش آن قدر عذابش شديد مى‌شود كه‌


[1] ( 1 و 2) مجمع البيان، ج 10، ص 355.

[2] ( 1 و 2) مجمع البيان، ج 10، ص 355.

[3] تفسير قرطبى، ج 18، ص 286.

[4] ( 4 و 5 و 6) مجمع البيان، ج 10، ص 355.

[5] ( 4 و 5 و 6) مجمع البيان، ج 10، ص 355.

[6] ( 4 و 5 و 6) مجمع البيان، ج 10، ص 355.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 11
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست