نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 69
(وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى
يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ
الْفَجْرِ) كلمه فجر دو مصداق دارد يكى فجر اول كه آن را
كاذب مىگويند چون دوام ندارد، بعد از اندكى از بين مىرود، و شكلش شكل دم گرگ
است، وقتى آن را بالا مىگيرد، و بهمين جهت آن را ذنب السرحان مىنامند. عمودى از
نور است كه در آخر شب در ناحيه شرقى افق پيدا مىشود، و اين وقتى است كه فاصله
خورشيد از دايره افق به هيجده درجه زير افق برسد، آن گاه به تدريج رو به گسترش
نهاده از بين مىرود، و چون ريسمانى سفيد رنگ به آخر افق مىافتد، و به صورت فجر
دوم در مىآيد، كه آن را فجر دوم يا فجر صادق مىنامند، و بدين جهت صادقش
مىگويند، كه از آمدن روز خبر مىدهد، و متصل به طلوع خورشيد است.
از اينجا
معلوم شد كه مراد از خيط ابيض، فجر صادق است، و كلمه (من) بيانيه است، و جمله:(حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ
الْأَسْوَدِ) از قبيل استعاره است، يعنى سفيدى گسترده و افتاده در آخر افق تاريك
را تشبيه به ريسمانى سفيد، و تاريكى را تشبيه به ريسمانى سياه كرده است و آن خط
سفيد مجاور خط سياه قرار دارد.
باز از اينجا
معلوم مىشود كه مراد از اين جمله تحديد اولين وقت طلوع فجر صادق است، براى اينكه
بعد از آنكه شعاع نور روز بالا مىآيد، هر دو خيط از بين مىرود، ديگر نه خيطى
سفيد مىماند و نه خيطى سياه.
(ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ) بعد از آنكه تحديد
روزه به فجر دلالت كرد بر اينكه بعد از روشن شدن و پيدايش فجر، روزه واجب مىشود،
ديگر مجددا سخنى از اين وجوب به ميان نياورد، تا رعايت اختصار گويى كرده باشد،
تنها آخر روزه را تحديد كرد، و فرمود: (الى الليل)، و جمله (اتموا) دلالت دارد بر
اينكه روزه امرى است واحد و بسيط، و نصف بردار نيست، بلكه از فجر تا به شب يك
عبادت تمام است، نه اينكه عبادتى باشد مركب از چند امر كه هر كدام عبادتى جداگانه
باشند، و فرق بين تمام و كمال هم همين است، كه اولى دلالت مىكند بر انتهاى وجود
چيزى كه مركب از اجزاء و آثار نيست، و دوم بر انتهاى وجود چيزى كه مركب از اجزايى
است كه هر جزئش اثرى مستقل دارد.
و لذا
مىبينيم كه در انتهاى وجود دين- كه امرى است مركب از واجبات و محرماتى كه هر يك
در جاى خود اثرى مستقل دارد تعبير مىكند به اكمال، و مىفرمايد:(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ، وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي)[1] چون همانطور كه
گفتيم دين عبارت است از نماز و
[1] امروز دين را برايتان كامل، و نعمت خود را بر شما تمام
كردم. سوره مائده آيه 4 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 69