responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 651

مؤلف: در عذاب رباخواران و كيفر ربا رواياتى بسيار از طرق شيعه و سنى وارد شده و در بعضى از آنها آمده كه گناه رباخوارى برابر هفتاد بار زناى با مادر است.[1] و در تهذيب به سند خود از عمر بن يزيد كه فروشنده پارچه‌اى بود كه در سابور (شاپور خوزستان) بافته مى‌شد روايت كرده كه گفت: به امام صادق ع عرضه داشتم: فدايت شوم مردم چنين مى‌پندارند كه دادن بهره پول براى كسى كه مضطر است نيز حرام است، آيا اين صحيح است؟ فرمود: بله، براى اينكه مگر غنى و يا فقيرى سراغ دارى كه بدون احتياج و اضطرار چيزى را بخرد؟ اى عمر! خداى تعالى بيع را حلال و ربا را حرام فرموده، پس تو تنها مى‌توانى سود كسب را بگيرى و نمى‌توانى ربا بگيرى، پرسيدم ربا چيست؟ فرمود: چند درهم بدهى و دو برابر، آن را بگيرى و يا گندمى بدهى و دو برابر از همان جنس بگيرى.[2] و در كتاب فقيه به سند خود از عبيد بن زراره از امام صادق ع روايت كرده كه فرمود: ربا تنها در جنسى است كه كيل و يا وزن مى‌شود.[3] مؤلف: دانشمندان اسلامى در آنچه كه ربا در آن حرام است اختلاف كرده‌اند مذهب اهل بيت ع اينست كه ربا تنها در پول، طلا و نقره و هر جنسى است كه كيل و يا وزن مى‌شود و چون مساله فقهى است و مربوط به بحث ما كه تفسير است نمى‌باشد لذا از بحث بيشتر پيرامون آن صرفنظر نموديم.

و در كافى از يكى از دو امام باقر و صادق ع و در تفسير عياشى از امام صادق ع روايت كرده‌اند كه فرموده‌اند: منظور از موعظه در جمله‌(فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ) توبه است.[4] و در تهذيب از محمد بن مسلم روايت آورده كه گفت: از اهل خراسان مردى داخل شد بر امام باقر ع (كه از راه رباخوارى مال فراوانى بدست آورده بود، بعد از فقهاء پرسيده بود كه تكليفم چيست؟ همه گفته بودند هيچ عبادتى از تو پذيرفته نيست تا آنكه اموال را به صاحبش برگردانى) مرد خراسانى قصه خود را گفت، و امام ابى جعفر ع فرمود: راه نجات تو، در كتاب خداى عز و جل آمده است. آنجا كه مى‌فرمايد:


[1] وسائل ج 12 ص 422 باب 8 از ابواب ربا

[2] تهذيب ج 7 ص 18

[3] فقيه ج 3 ص 275

[4] اصول كافى ج 2 ص 431 و تفسير عياشى ج 1 ص 152

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 651
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست