نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 598
اتحاد سياق فعلهايى كه در آيه آمده، يعنى فعل(يُنْفِقُ مالَهُ) و فعل(وَ لا يُؤْمِنُ) با اينكه
ممكن بود بفرمايد و لم يؤمن- رياكار از اول ايمان نياورده ، دلالت دارد
بر اينكه مراد از ايمان نداشتن رياكار در انفاقش به خدا و روز جزا، ايمان نداشتن
او به دعوت پروردگارى است كه او را به انفاق مىخواند، و ثوابهايى جزيل و عظيم به
وى وعده مىدهد، چون اگر به دعوت اين داعى و به روز قيامت (روزى كه پاداشهاى اعمال
در آن روز ظاهر مىشود) ايمان مىداشت، در انفاقش قصد ريا نمىكرد و تنها عمل را
براى خاطر خدا مىآورد، و علاقمند به ثواب جزيل خدا مىشد. پس منظور از اينكه
فرمود، ايمان به خدا ندارد اين نيست كه اصلا به خداوندى خدا قائل نيست.
و از آيه
شريفه چنين بر مىآيد كه ريا در هر عملى كه آدمى انجام مىدهد مستلزم نداشتن ايمان
به خدا و به روز جزا در همان عمل است.
(فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ) ... ضمير در
كلمه: فمثله به كلمه الذى در جمله: الذى(يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ) بر مىگردد، پس مثلى كه در آيه زده شده
براى كسى است كه مال خود را به منظور خودنمايى انفاق مىكند، و كلمه
صفوان و نيز كلمه صفا به معناى سنگ صاف و سخت است، و كلمه
وابل به معناى باران تند و رگبار طولانى است و ضمير در جمله لا
يقدرون نيز به همان الذى ينفق ... بر مىگردد، خواهى گفت:
كلمه الذى مفرد است ولى ضمير در جمله لا يقدرون جمع است.
در پاسخ مىگوئيم كلمه الذى هر چند كه لفظا مفرد است و ليكن در اينجا
در معناى جمع استعمال شده و به معناى همه كسانى است كه چنين باشند.
اين آيه وجه
شباهت رياكار به سنگ را بيان مىكند، معناى وسيعى است كه هم در رياكار هست و هم در
آن سنگ، و آن بىاثر و سست بودن عمل است هم چنان كه خاكى كه روى سنگ صاف قرار دارد
با بارانى اندك از بين رفته و نمىتواند اثرى داشته باشد.
و جمله:(وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ) حكم را نسبت به
رياكار و كافر به وجهى عام بيان مىكند، و مىفرمايد: ريا كننده در رياكاريش يكى
از مصاديق كافر است، و خدا مردم كافر را هدايت نمىكند، و به همين جهت جمله
نامبرده كار تعليل را مىكند.
و خلاصه
معناى اين مثل آن است كه كسى كه در انفاق خود مرتكب ريا مىشود، در ريا كردنش و در
ترتيب ثواب بر انفاقش حال سنگ صافى را دارد كه مختصر خاكى روى آن باشد، همين كه
بارانى تند بر آن ببارد، همين بارانى كه مايه حيات زمين و سرسبزى آن و آراستگىاش
به گل و گياه است، در اين سنگ خاكآلود چنين اثرى ندارد، و خاك نامبرده
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 598